گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ای عاشقان ای عاشقان هنگام کوچ است از جهان در گوش جانم می رسد طبل رحیل از آسمان

❈۱❈
ای عاشقان ای عاشقان هنگام کوچ است از جهان در گوش جانم می رسد طبل رحیل از آسمان
نک ساربان برخاسته قطارها آراسته از ما حلالی خواسته چه خفته‌اید ای کاروان
این بانگ‌ها از پیش و پس بانگ رحیل است و جرس
هر لحظه‌ای نفس و نفس سر می کشد در لامکان
❈۲❈
زین شمع‌های سرنگون زین پرده‌های نیلگون خلقی عجب آید برون تا غیب‌ها گردد عیان
زین چرخ دولابی تو را آمد گران خوابی تو را
فریاد از این عمر سبک زنهار از این خواب گران
ای دل سوی دلدار شو ای یار سوی یار شو ای پاسبان بیدار شو خفته نشاید پاسبان
❈۳❈
هر سوی شمع و مشعله هر سوی بانگ و مشغله کامشب جهان حامله زاید جهان جاودان
تو گل بدی و دل شدی جاهل بدی عاقل شدی آن کو کشیدت این چنین آن سو کشاند کش کشان
❈۴❈
اندر کشاکش‌های او نوش است ناخوش‌های او آب است آتش‌های او بر وی مکن رو را گران
در جان نشستن کار او توبه شکستن کار او از حیله بسیار او این ذره‌ها لرزان دلان
❈۵❈
ای ریش خند رخنه جه یعنی منم سالار ده تا کی جهی گردن بنه ور نی کشندت چون کمان
تخم دغل می کاشتی افسوس‌ها می داشتی حق را عدم پنداشتی اکنون ببین ای قلتبان
❈۶❈
ای خر به کاه اولیتری دیگی سیاه اولیتری در قعر چاه اولیتری ای ننگ خانه و خاندان
در من کسی دیگر بود کاین خشم‌ها از وی جهد گر آب سوزانی کند ز آتش بود این را بدان
❈۷❈
در کف ندارم سنگ من با کس ندارم جنگ من با کس نگیرم تنگ من زیرا خوشم چون گلستان
پس خشم من زان سر بود وز عالم دیگر بود این سو جهان آن سو جهان بنشسته من بر آستان
❈۸❈
بر آستان آن کس بود کو ناطق اخرس بود این رمز گفتی بس بود دیگر مگو درکش زبان

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۷۸۹

تصاویر

کامنت ها

---
2015-06-24T11:48:31
ایکاش هم دیگر را می پذیرفتیم و با هم مهربان بودیم حداقل در اینجا که یک فضای معنوی است
مهدی
2015-10-27T03:44:13
با سلام خدمت دوستان میخواستم نظرم را راجع به ابیات شماره یازده وسیزده بنویسم. ریشخند رخنه در بیت یازده یعنی مسخره شده ی هر چیزی از هویت های کاذب که ما میخواهیم به واسطه آنها به شادی طبیعی برسیم. جه هم همان مخفف برجه میباشد،خلاصه اینکه این بیت میگوید ای انسان اگر میخواهی با چیزهایی دنیوی رخنه هایت را بپوشی خودت رو مسخره میکنی.پس برخیزودرپی حقیقت باش چون تو سالار این جهان هستی.در مصرع دوم میگوید تا کی میخواهی با منیت هایت خلا خود را پر کنی ،گردن منیت را بشکن وگر نه مانند کمان به زور گردن منیت هایت را دست روزگار میشکند.
مهدی
2015-10-27T03:57:35
با سلام درمورد بیت شماره سیزده با توجه به بیت قبل از آن انسان وقتی از نفس جسمانی خود لذت و آرامش وقعی را طلب میکند وغیر از لذایذ دنیوی حقیقتی را قبول ندارد به خر تشبیه شده و به او میگوید تو فقط لیاقت کاه را داری،لیاقت تو مانند دیگ این است که هر روز سیاهتر شوی یعنی دردهایت بیشتر شود.وتو ای ننگ خلایق لیاقتت این است که در قعر چاه دنیا باشی.
امین مبرهن
2015-01-09T04:09:20
یعنی این غزل اوج بی خود شدن مولانا رو از خودش نشون میده،گویا رازهایی داره فاش میکنه و بعد دیگری او رو به حاشیه میبره تا از گفتن اسرار خودداری کنه.کاملا بی نظمی رو در محتوا میشه دید یعنی انگار دو غزل به هم چسبیده رو میخونیم که از لحاظ محتوایی ربطی بهم ندارند و این آشفتگی اشعار مولانا رو هرچه بیشتر اسرارآمیز تر میکنه
شیخ محمد معین آذر
2014-11-30T16:20:43
السلام علیکم.از آنجایی که حقیر نیز شاعری بی نام و نشانم و شما را دربحث معنایی یافتم خواستم تا مطلبی بس مهم بیان کنم.اشعار عرفا و علما آنقدر پیچیده و پرمحتوا هستند که برای تفهیم بار معنای آن باید به کمالات رسید و بس.و اما در مورد جهان،بی شک منظور دنیا و آخرت است چرا که در مصرع بعدی صحبت از آستانه هر دو جهان شده است و یحتمل که این ابیات از زبان خداست که اگر در بیت قبلی تأمل کنید که می گوید در کف ندارم سنگ من...با کس نگیرم تنگ من؛منظور از تنگ نگرفتن عفو و رحمانیت خداست و نیز در مصرع:بنشسته من بر آستان؛من فقط خدا می تواند باشد که در آن واحد تمام عالم را در سیطره دارد.و من ا...توفیق
مهراد
2015-04-17T15:21:46
سلام خواهشمندم مرا در درک بیت زیر یاری بفرمایید، ای خر به کاه اولی تری دیگی سیاه اولاتری.........سپاس
مهراد
2015-04-17T15:24:40
همچنین من متوجه بیت زیر هم نمی شومای ریشخند رخنه جه یعنی منم سالار ده......
علی
2016-08-02T08:40:15
من اصلا متخصص نیستم و به عنوان یک مبتدی، به نظر من برای جهان هر دو معنی که دوستان اشاره کردند در شعر بسیار زیباست و با محتوا هم خوانایی دارد.
علی
2016-08-02T08:41:55
من اصلا متخصص نیستم و فقط به عنوان یک مبتدی، به نظر من برای جهان هر دو معنی بسیار زیباست و با محتوای شعر هم خوانایی دارد.
Behrouz
2016-11-17T17:46:51
دفتر صوفی سواد حرف نیست. جز دل اسپید همچون برف نیست
جلال الدین مولانا محمد فرزند حسین بکری بلخی رومی
2016-02-18T19:57:27
ای دوستان،در بوستان معرفت با یکدیگر مستیزید و محبت فرا گیرید.بهتر آن است که در آغاز نیک سرده هایم را و بخوانید و بدانید و در لف لفافه سخن نمانید و از مغز پر نغز آن بهره گیرید.مولانا بلخی رومی
حمید
2015-12-27T12:22:36
سلام بر دوستان عزیز.متاسفانه باید گفت به جای نقد و بررسی شعر ابتدا به اسم شاعر نگاه می‌کنند اگر شاعر بزرگ و مشهوری باشد هر آنچه را که گفته وحی منزل می‌شمارند و اگر هم کسی ایرادی درست بگیرد حکم اعدامش بلافاصله صادر می‌شود.بی خیال جدی نگبرید.بیت دوم یک ذره لنگ می‌زنه البته از دیدگاه من شاید نمی‌توانم درست بخوانمدر مورد جهان فکر کنم هم عالم هم جهیدن درست باشهبه هر حال مولوی واقعا مولوبست.روحش شاد.
میلاد
2016-04-24T16:08:56
با سلامبیت 13، ادامه ی بیت 12 هست.توجه کنید آخر بیت 12 گفتن « اکنون ببین»:خر _ کسی که تخم دغل کاشته _ واسش بدست آوردن کاه در اولویت ، یعنی یک چیزی که پوچه،گرچه از نظر خود خر کاه خیلی با ارزش هست.
ناشناس
2013-03-07T20:49:45
این شعر را دکتر محمّد اصفهانی با آهنگی از زنده یاد استاد بابک بیات، برای تیتراژ سریال "پهلوانان نمی میرند" خوانده بودند. پیوند به وبگاه بیرونی
ناشناس
2013-03-07T21:16:17
این هم آهنگ با کلام:پیوند به وبگاه بیرونی
فرادرمانگر
2013-02-14T21:07:46
با سلام.انسان امروز تمام این آگاهی ها را در روح جمعی خود دارد.
آزاد
2013-01-14T13:19:32
در این غزل میشه وجود حضرت مولانا رو به خوبی دید.یک اقیانوس بی انتها که لحظه به لحظه مواجتر و طوفانی تر میشه.ناگهان به خودش میاد.داره اسرار "مگو " رو به زبون میاره.عجیبه.این مرد چطور میتونسته این همه احساس رو با هم تو خودش داشته باشه؟چقدر باید روحت وسیع باشه.یکجا عاشق.یک بار عاقل.زمانی مفتی.جائی هم:تو مپندار که من شعر به خود میگویمتا که هشیارم و بیدار یکی دم نزنم
محسن خ
2013-02-02T22:21:13
در مصرع « این سو جهان آن سو جهان ... » " جهان" به معنای " عالَم" نیست بلکه به معنی "جهیدن" است. بدین معنی که " از این سو به آن سو می جهم".
سعید
2014-04-06T19:23:23
با سلام ، اتفاقا من فکر میکنم منظور حضرت مولانا از جهان همان عالم و دنیاست چرا که در مصرع بعدی ادعا میکند در آستانه دو جهان ایستاده ، عنایت کنید :این سو جهان آن سو جهان بنشسته من در آستان
رضا
2014-01-13T08:42:29
آقای محسن خادمی، این برداشت شماست که جهان به معنای جهیدن است. ولی به نظر من جهان به معنای عالم است. نه من مرجع دارم و نه تو.
رضا
2014-01-13T08:43:56
آقای محسن خادمیاینکه جهان یعنی جهیدن نظر شخصی شماست. به نظر من جهان یعنی عالم. نظر شخصی تان را بصورت حکم و وحی منزل بیان نکنید لطفاً.
امین کیخا
2014-01-13T09:36:37
رضا جان البته جهان از کیهان درست شده است اما جهان به معنی جهنده هم هست ولی این یک نگاه شاعرانه به واژه است نه ریشه آن درست مثل کفتار که از یک لغت کهن به معنی بلعنده می تواند باشد اما فعلا از کافتن و شکافتن هم هست یعنی کافنده و پاره کننده .
مریم
2014-10-07T12:43:47
محشره این شعرو بانگ رحیلی که به ما میرساند و امیدوارم هرکی این شعرو میخونه از خبر بزرگ اونم آگاه بشه.. و روشن ..
سامان
2013-06-18T21:39:28
در بیت 13 ، "اولی تر" به جای املای "اولیتر" صحیح است.
شکوه
2013-06-19T00:00:58
برای حامله ،باردار و آبستن را داریم
خان قلی خان
2019-06-26T14:00:42
با سلامبنظر بنده در بیت دوم قطار وزن شعر را بهم میریزه. و اصلا مگه اون زمان قطاری وجود داشته. و چنانچه از واژه قاطر اضافه بشه تناسب معنایی بیشتری با ساربان و کاروان و ... داره و از طرفی وزن شعر رو هم بهتر و روون تر میکنه.
رهرو
2019-10-12T19:25:37
در اشعاری اینچنین است که میتوان دریافت حضرت مولانا شخصیتی دو قطبی داشته و اشعاری اینچنین را در دوران شیدایی و سر خوشی های معنوی سروده. بنا بر این اشعار بیشتر آهنگین و ریتم دار هستند و شاید بشود آنها را در ردیف ترانه قرار داد تا شعر، مثلا اگه با اشعار سعدی مقایسه کنید که بسیاری اشعاری محکم با چارچوبهای منطقی هستند اشعار مولانا معمولا آهنگین و برآمده از دل است که البته این تفاوت تمام عارفان شرقی با دیگر اندیشمندان است. بنابراین سنجیدن شعر مولانا با ابزار وزن و قافیه و عروضی چندان عملی نیست و بهتر آنست که این کلمات را که از جان برآمده با گوش جان شنید. و خیلی هم در جستجوی معنی عمیق از آنها نباشیم ! چرا که اینها کلامات است و مولانا هم یک انسان! شاید مهمترین پیام مولانا این باشد که شما هم میتوانید به مقام ایشان برسید، با مطالعه، تقحص بر معنی زندگی و تلاش در شناخت خویش.
هم مسیر
2020-06-30T05:19:42
اتفاقاً «جهان» به طور کامل به معنای عالَم است. با توجه به سطح عرفانی مولانا که همه ما به نیکی میدانیم قبل اینکه شاعر بزرگی باشد عارف بزرگی بودند، بسیار بسیار کم لطفی است اگر بخواهیم اشعار گهربار ایشان را با چشم دنیابین خود بسنجیم و معنا کنیم. با نگاه عارفانه که بخوانید، تازه متوجه عمق و تسلط مولانا به عرفان خواهید شد.
شهلا
2020-07-20T00:17:05
سلام و درودجهان حضرت مولانا که عاشقی ست، جهان بی سویی ست"این سو حهان آن سو جهان بنشسته من در آستانبر آستان آن کس بود کو ناطق ِ اَخْرَس بوَد"
شهلا
2020-07-20T00:22:30
سلام و درودجهان حضرت مولانا که عاشقی ست، جهان بی سویی ست"این سو حهان آن سو جهان بنشسته من در آستانبر آستان آن کس بود کو ناطق ِ اَخْرَس بوَد"
شهاب
2017-08-22T19:20:54
درود بر همه دوستان یک فهم و تفسیر از این جهان و آن جهان میتواند در مورد تناهی بشر باشد که بقول هایدگر دازاین هرچه تور افکنی میکند تا حقیقت را دریابد آنقدر تورش بلند نیست که میسر باشد و تنها حقیقتی خود را نمایان میکند که به اندیشه متناهی دازاین در آمده و سپس به سخن در آمده پس در انتها باز جهانی نامتناهی بر آستان آن نمایان میشود حال به طوری که گویی ناطق اخرس آنرا بیان کرده است.یادمان نرود که فرق مولانا با ما این است که می دانست که نمی داند و هر آنچه بفهم و زبان درآید متناهیست.
فضه
2017-08-29T15:09:12
ای ریش خند رخنه جو یعنی منم سالار ده ...یعنی انسان به جای اینکه‌به دنبال رخنه یعنی گریزگاه باشد بیاید و‌قبول کند خداوند سالار این ده است
ماهان
2017-07-07T22:54:21
فکر میکنم بیت دوم از لحاظ وزنی اشکال دارد
ماهان
2017-07-07T22:54:50
با سلام.فکر میکنم بیت دوم از لحاظ وزنی اشکال دارد
nabavar
2017-07-08T00:36:17
ماهان جان اشکال وزنی ندارد ، اگر قطّار بخوانی ط با تشدید در تنگنای قافیه خورشید خر شود
همایون
2017-12-10T23:59:39
می‌ توان غزل را با احتیاط از کار‌های اولیه حتی پیش از ملاقات شمس به حساب آورد که رنگ و بوی آتشین نگرفته و به عرفان سلطان ولد و قدما نزدیک است ولی نشان دهنده سبک و سیاق شعر جلال دین است که سرشار از موسیقی و اوزان درونی و بیرونی است
شهلا
2017-11-05T01:02:42
منظور کفی است که از حرف زدن زیاد اطراف دهان ایجاد می شود یاکفی که روی سطح دریا دراثر تلاطم زیاد آن، و کنیزکانی که بادیدن یوسف کف دست خودرا بریدند وهمه اینهه از سرگرم بودن بامظاهر این حهان حکایت دارد ومعنی هرسه مستفاد می شود.
شهلا
2017-11-05T00:43:59
دربیت دوم برای اینکه وزن شعر درست رعایت شود، باید قطارها، قطّارها خوانده شود، موافقم باهردومعنی برای جهان که درشعر جمع شده و هر دو درست است، حضرت مولانا دراینکار تبحر دارد وامثال آن در اشعارشان زیاداست. مثلاً جایی درشعر می گوید کف، که اگر کف دست یا کف دهان ودریاهم فکر کنیم بامعنی شعر همخوانی دارد
مجید
2019-01-28T04:07:22
سلام به دوستان عزیز مولانا اشعارش ما رو به سمت چیزی میخواد هدایت کنه که هیچ یک از ماها تا کنون به او نرسیده ایم جز پیامبرانمون ،من برای این صفحه نمینویسم کلی دارم میگم جمع اشعار مولانا مارو به سمت خدای بزرگ هدایت میکنه خدایی که اگه به اون برسیم چه چیزی در وجود ما به پدید میاره جناب آقای شهبازی تو شبکه کنج حضور داره به نا کمک میکنه که چطور میشه به وجود خدا و نعمت‌های او پی برد به زبان ساده توضیح میده اون هم مثل این سایت داره کمک بزرگی به منو شما میکنه خواهش میکنم من زهنی خود رو خاموش کنید ،من زهنی یعنی 1 نفر در مغز ما که شیطانه ،برای مفهون من زهنی میتونید زمانی که شخصی با شما صحبت میکنه و همزمان شما به چیز دیگه ای منفی نگری میکنید ویا اصلا فکر میکنید میشه من زهنی یا شیطان ،که مولانا میفرماید خاموش کن اجازه نده حرف بزنه و خیلی چیزهای دیگه که نویسندگان کتاب هایی که میلیون دلاری به فروش رفتند بخشی از همین موضوع رو بیان میکنه مانند کائنات که ،
مصطفی
2019-01-10T18:14:39
سلام بر دوستانظاهرا «رخنه جه» منظور تیری است که به رخنه ی کمان بند نمی شود و مدام می جهد. زیرا رخنه تعبیری است که در مورد قسمتی از کمان استفاده می شده است. همچنین مصرع بعدی هم قرینه بر این مطلب است
مهران
2021-08-02T15:16:20.6133979
قطار در بیت دوم به معنی ردیف ساختن است و مشدد هم خوانده می شود قطار یه کلمه جدید بلکه قدیم است و در گویش لری به هر چیز ردیف شکل گفته می شود مانند قطار فشنگ. 
ملیکا رضایی
2021-08-02T16:25:30.8278405
سلام به عزیزان  در چندی از اشعار مولانا قطار به کار رفته ؛دوست گرامی مهران درست گفته اند ؛به صف های بلند و ردیف های شتران گفته میشد ؛نمونه دیگر: ای مهار عاشقان در دست تو در میان این قطار روز و شب 
حسین موسوی
2022-07-31T02:26:19.8548314
با سلام گمان میکنم در بیت ۱۳ خان و خاندان باشد نه خانه و خاندان
مسعود ج
2022-08-06T09:31:58.0631293
سلام به دوستان، امکانش هست معنای بیت چهارم رو بگید ، منظور از شمع سرنگون و پرده نیلگون چیست؟      
رضا شاهی
2022-09-07T13:25:38.0445058
درود و احترام، نظرتان کاملا غلط است.
پرهیب
2023-06-10T14:52:51.2480638
درود بیکران بر شما. با توجه به مفهوم مصرع، جهان به معنای عالم است و نه جهیدن. شاعر به درجه‌ای از ادراک رسیده که به هر سویی که نظر می‌کندجهانی دگر می‌بیند. او احساس کسی را دارد، که بر آستان جهان‌های گوناگون نشسته و غرقهٔ حیرت است. 
احسان صبا
2023-06-25T10:34:37.152148
سلام مراد از شمع سرنگون، ستاره و پرده نیلگون، آسمان است     
علی ا.م
2023-10-19T14:24:54.8236087
ای پاسبان بیدار شو خفته نشاید پاسبان !