گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:آینه‌ای بزدایم از جهت منظر من وای از این خاک تنم تیره دل اکدر من

❈۱❈
آینه‌ای بزدایم از جهت منظر من وای از این خاک تنم تیره دل اکدر من
رفت شب و این دل من پاک نشد از گل من ساقی مستقبل من کو قدح احمر من
❈۲❈
رفت دریغا خر من مرد به ناگه خر من شکر که سرگین خری دور شده‌ست از در من
مرگ خران سخت بود در حق من بخت بود زانک چو خر دور شود باشد عیسی بر من
❈۳❈
از پی غربیل علف چند شدم مات و تلف چند شدم لاغر و کژ بهر خر لاغر من
آنچ که خر کرد به من گرگ درنده نکند رفت ز درد و غم او حق خدا اکثر من
❈۴❈
تلخی من خامی من خواری و بدنامی من خون دل آشامی من خاک از او بر سر من
شارِقِ من فارقِ من از نظرِ خالقِ من شمع کُشی دیده کَنی در نظر و منظر من

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۸۱۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

نیما نبوی
2022-04-20T12:44:16.8039286
اینجا مستقبِل است به معنی به استقبال رونده، نه مستقبَل. مستقبل. [ م ُ ت َ ب ِ ] ( ع ص ، اِ ) نعت فاعلی از استقبال. روی به چیزی آرنده. مستقبل. [ م ُ ت َ ب َ ] ( ع ص ، اِ ) نعت مفعولی از استقبال. آنچه بسوی آن روی آورند.
نیما نبوی
2022-04-23T16:33:44.6919704
کاری که خر (منِ ذهنی) با من کرد، گرگ هم نمی‌کند. اما همین درد و غمی که خر برای من درست کرد این حسن را داشت که باعث شد اکثرِ من (بیشترِ آن چیزی که فکر می‌کردم منم. در بیت بعد به مثال‌هایی از آن اشاره شده) از بین برود.