گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:راز تو فاش می کنم صبر نماند بیش از این بیش فلک نمی‌کشد درد مرا و نی زمین

❈۱❈
راز تو فاش می کنم صبر نماند بیش از این بیش فلک نمی‌کشد درد مرا و نی زمین
این دل من چه پرغم است وان دل تو چه فارغ است آن رخ تو چو خوب چین وین رخ من پر است چین
❈۲❈
تا که بسوزد این جهان چند بسوزد این دلم چند بود بتا چنان چند گهی بود چنین
سر هزارساله را مستم و فاش می کنم خواه ببند دیده را خواه گشا و خوش ببین
❈۳❈
شور مرا چو دید مه آمد سوی من ز ره گفت مده ز من نشان یار توایم و همنشین
خیره بماند جان من در رخ او دمی و گفت ای صنم خوش خوشین ای بت آب و آتشین
❈۴❈
ای رخ جان فزای او بهر خدا همان همان مطرب دلربای من بهر خدا همین همین
عشق تو را چو مفرشم آب بزن بر آتشم ای مه غیب آن جهان در تبریز شمس دین

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۸۳۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

مسعود
2018-07-23T09:13:10
فکر میکنم در این بیت:تا که بسوزد این جهان چند بسوزد این دلمبسوزد اول بایستی نسوزد باشد:تا که نسوزد این جهان چند بسوزد این دلم