گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:چراغ عالم افروزم نمی‌تابد چنین روشن عجب این عیب از چشم است یا از نو یا روزن

❈۱❈
چراغ عالم افروزم نمی‌تابد چنین روشن عجب این عیب از چشم است یا از نو یا روزن
مگر گم شد سر رشته چه شد آن حال بگذشته که پوشیده نمی‌ماند در آن حالت سر سوزن
❈۲❈
خنک آن دم که فراش فرشنا اندر این مسجد در این قندیل دل ریزد ز زیتون خدا روغن
دلا در بوته آتش درآ مردانه بنشین خوش که از تأثیر این آتش چنان آیینه شد آهن
❈۳❈
چو ابراهیم در آذر درآمد همچو نقد زر برویید از رخ آتش سمن زار و گل و سوسن
اگر دل را از این غوغا نیاری اندر این سودا چه خواهی کرد این دل را بیا بنشین بگو با من
❈۴❈
اگر در حلقه مردان نمی‌آیی ز نامردی چو حلقه بر در مردان برون می باش و در می زن
چو پیغامبر بگفت الصوم جنه پس بگیر آن را به پیش نفس تیرانداز زنهار این سپر مفکن
❈۵❈
سپر باید در این خشکی چو در دریا رسی آنگه چو ماهی بر تنت روید به دفع تیر او جوشن

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۸۵۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

بینوا
2015-12-05T13:36:44
مصراع دوم بیت اول نو باید نور شود لطفا
شوکت
2017-11-21T13:40:22
خنک آندم که فراش فرشنا اندر این مسجد درین قندیل دل ریزد ز زیتون خداروغن
عباس جنت
2018-11-19T23:00:10
قندیل = چراغی که از سقف آویزان می‌کنندالصوم جنه = اشاره به حدیثی از پیغمبر اکرم که فرمود الصَّوْمُ جُنَّةٌ مِنَ النَّار روزه سپر آتش(جهنم) استجوشن = نوعی زره با حلقه‌های فلزی به‌هم‌چسبیده