گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:از سینه پاک کردم افکار فلسفی را در دیده جای کردم اشکال یوسفی را

❈۱❈
از سینه پاک کردم افکار فلسفی را در دیده جای کردم اشکال یوسفی را
نادر جمال باید کاندر زبان نیاید تا سجده راست آید مر آدم صفی را
❈۲❈
طوری چگونه طوری نوری چگونه نوری هر لحظه نور بخشد صد شمع منطفی را
خورشید چون برآید هر ذره رو نماید نوری دگر بباید ذرات مختفی را
❈۳❈
اصل وجودها او دریای جودها او چون صید می‌کند او اشیاء منتفی را

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۸۷

تصاویر

کامنت ها

ا.س
2013-07-12T21:00:54
سلام. میخوام بدونم بیت آخر چطور با ابیات بالا قافیه شده. -فی را قافیه است و بیت آخر شده زبان را. متشکرم
ساسان
2013-08-02T09:30:47
بیت أخر مطلع غزل بعدی است اشتباها اینجا تایپ شده است از روی تصحیح فروزانفر می گویم---پاسخ: با تشکر، با استناد به تحقیق جنابعالی بیت آخر (این جا کسیست پنهان خود را مگیر تنها-بس تیز گوش دارد مگشا به بد زبان را) مطلع غزل بعد شد.