گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ای نفس چو سگ آخر تا چند زنی دندان وز کبر کسان رنجی و اندر تو دو صد چندان

❈۱❈
ای نفس چو سگ آخر تا چند زنی دندان وز کبر کسان رنجی و اندر تو دو صد چندان
گریانی و پرزهری با خلق چه باقهری مانند سر بریان گشته که منم خندان
❈۲❈
من صوفی باصوفم من آمر معروفم چون شحنه بود آن کس کو باشد در زندان
معذوری خود دیده در خویش ترنجیده عذر دگران خواهد از باب هنرمندان
❈۳❈
بر دانش و حال خود تأویل کنی قرآن وان گاه هم از قرآن در خلق زنی سندان
آب حیوان یابی گر خاک شوی ره را وز باد و بروت آیی در نار تو دربندان
❈۴❈
بگریز از این دربند بر جمله تو در دربند جز شمس حق تبریز سلطان شکرقندان

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۸۷۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

محسن خ
2014-01-15T19:52:50
معنی برخی اصطلاحات:سِندان: ابزاری است که آهنگران و مسگران بر آن چیزها کوبند. افزاری باشد مسگران و زرگران و آهنگران را. صوف:1. پشم.2. لباس پشمی.شحنه: 1 - داروغه . 2 - حاکم نظامی .
همایون
2018-02-13T04:44:04
برخی فکر می‌‌کنند عرفان چیز اضافی است و نیازی به آن ندارند و خود همه چیز را می‌‌دانند و حتی آیه‌هایی‌ از قرآن و انجیل و کتاب‌های دیگر خوانده اند و تفسیر می‌‌کنند و نماز روزه هم می‌‌گیرند و راه پول ساختن را هم آموخته پس هم این دنیا و هم آن دنیا را از آن خود می‌‌دانند و نا آگاه از این که در زندانی که خود ساخته اند گرفتارند و آن زندان ظاهر سازی و دورویی است و آن‌ چه را که ندارند هنر راستی‌ است و دلیل آن هم این است که همه عیب‌ها را در دیگران می‌‌بینند و این هنر را ندارند که خود را ببینند و با خود حرف بزنند بلکه همه حرف‌ها به نوعی به دیگران مربوط می‌‌شود چرا چون با خود حرف زدن نیازمند هنر راستی‌ است که آسان بدست نمی آید و اول باید دوستی‌ پیدا کرد که راستی‌ را می‌‌شناسد و با او راستی‌ را تمرین کرد که نشان آن‌ نویی است و شکار فکر نو و حرف نو نه تکرار آن چه در کتاب‌ها آمده است