گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:از چشمه جان ره شد در خانه هر مسکین ماننده کاریزی بی‌تیشه و بی‌میتین

❈۱❈
از چشمه جان ره شد در خانه هر مسکین ماننده کاریزی بی‌تیشه و بی‌میتین
دل روی سوی جان کرد کای عاشق و ای پردرد بر روزن دلبر رو در خانه خود منشین
❈۲❈
ای خواجه سودایی می باش تو صحرایی در گلشن شادی رو منگر به غم غمگین
چون پوست بود این دل چون آتش باشد غم وین پوست از آن آتش چون سفره بود پرچین
❈۳❈
چون دیده دل از غم پرخاک شود ای غم تبریز کجا یابی با حضرت شمس الدین

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۸۸۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

همایون
2022-04-09T01:24:54.4285495
کلید برون رفت دل از تاریکی و رسیدن به روشنایی جهان همانا رسیدن به شادی جان است و تا جان درگیر غم جهان باشد ملاقات واقعی دو دوست و مهرورزی اصیل صورت نمی گیرد جان خیلی مهم نیست بلکه رسیدن جان به جانان اهمیت دارد که با دل صورت می‌گیرد و در این غزل کار دل بیان می‌شود که همانا شادی است که با خوشی جان فرق دارد و پی بردن به شادی به هرکس مربوط می‌شود و نمیتوان نسخه شادی برای دیگری پیچید این غزل کار ما را روشن می‌کند