گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:چرا منکر شدی ای میر کوران نمی‌گویم که مجنون را مشوران

❈۱❈
چرا منکر شدی ای میر کوران نمی‌گویم که مجنون را مشوران
تو می گویی که بنما غیبیان را ستیران را چه نسبت با ستوران
❈۲❈
در این دریا چه کشتی و چه تخته در این بخشش چه نزدیکان چه دوران
عدم دریاست وین عالم یکی کف سلیمانی است وین خلقان چو موران
❈۳❈
ز جوش بحر آید کف به هستی دو پاره کف بود ایران و توران
در آن جوشش بگو کوشش چه باشد چه می لافند از صبر این صبوران
❈۴❈
از این بحرند زشتان گشته نغزان از این موجند شیرین گشته شوران
نپردازی به من ای شمس تبریز که در عشقت همی‌سوزند حوران

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۹۰۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

همایون
2017-11-13T23:18:37
در این غزل کوتاه مقام انسان نه تنها از همه چیز در عالم برتر شمرده میشود بلکه اصلا بجز انسان عاشق و شیرین سخن و بالاتر از همه شمس هیچ چیز دیگری ارزشمند نیستاین عالم سر چشمه‌ای دارد که عدم نام دارد و آنچه از این دریا به هستی‌ راه میابد مانند کف آن دریاست اما مروارید‌ها هم پیدا میشوند آنچه مورد توجه خاص است بکار گرفتن کلمه ایران در سخن جلال دین است شاید تنها همین یکبار است ولی خوشایند بخصوص ترکیب ایران و توران که پیشینه شاهنامه‌ای و اسطوره‌ای درد