گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:بیا ساقی می ما را بگردان بدان می این قضاها را بگردان

❈۱❈
بیا ساقی می ما را بگردان بدان می این قضاها را بگردان
قضا خواهی که از بالا بگردد شراب پاک بالا را بگردان
❈۲❈
زمینی خود که باشد با غبارش زمین و چرخ و دریا را بگردان
نیندیشم دگر زین خورده سودا بیا دریای سودا را بگردان
❈۳❈
اگر من محرم ساغر نباشم مرا لا گیر و الا را بگردان
اگر کژ رفت این دل‌ها ز مستی دل بی‌دست و بی‌پا را بگردان
❈۴❈
شرابی ده که اندر جا نگنجم چو فرمودی مرا جا را بگردان

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۹۱۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

منصور پویان
2014-06-25T17:38:29
مختصری در مورد فهم این غزل:ای جان ِجانان بیا و ما را شراب عشق بنوشان تا احوال برآمده ما از قضا و قــَدَر ها؛ یعنی از هویت های مــَنـیـتی، عوض شود و اوضاع ِما در بطن حضور خوش گردد. ما را ازین پندار ها و خرده باور ها و از آرزومندی ها مـُبـَرا کن تا از منویـّات رهانیده شده؛ در وحدانیت هستی؛ یعنی در متن عشق لایزال مستحیل شویم.دگرباره بشوریدم و هر بند مـَنـیت بـُبریدم. من آن دیوانه بندم که زبان مرغ را می‌داند. همه تاریکی و کفرم پیدا شد چو خوردم از کوزه خیالت. بی‌تو بر افلاک چو ابر تیرهء غمناکم. بی‌تو به زندانم؛ مرا روی بگردان که سخن عشق گویم. بـُبـریده‌ ام دل خویش حالیا ز غیر؛ چه آشنا و چه هر گـُمـانـم
حمید
2017-02-18T19:12:22
لطفا تصحیح بفرماییدزمینی خود که باشد با غبارش>> باغ و بارشممنون
نادر..
2018-11-15T10:31:14
شرابی دهکه اندر جا نگنجم...
زیبا روز
2022-10-23T22:40:36.8041276
قضا خواهی که از بالا بگردد شراب پاک بالا را بگردان  این اندیشه خاص مولاناست ،که در برابر جبر ِعرفان نظری قد بر افراشته است . در عرفان ابن عربی عر کس مطابق با عین ثابتی که دارد ،در ازل بر او حکمی رفته است که بدبخت است یا خوشبخت .اما مولانا در این غزل می فرماید عشق می تواند آب رفته را به جوی باز گرداند
مریم هروی
2023-08-15T10:33:14.2006509
ابیات 1 تا 3 در آلبوم شورانگیز (بصورت ترکیب با ابیات شماره 3، 6، 8، 9، 10 و 14 غزل شماره 1914 با مطلع اگر خواهی مرا می در هوا کن ) توسط آقایان بیژن کامکار(اجرای صحنه ای) و شهرام ناظری، به آهنگسازی حسین علیزاده خوانده شده اند.