گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ای زیان و ای زیان و ای زیان و ای زیان هوشیاری در میان بیخودان و مستیان

❈۱❈
ای زیان و ای زیان و ای زیان و ای زیان هوشیاری در میان بیخودان و مستیان
بی محابا درده ای ساقی مدام اندر مدام تا نماند هوشیاری عاقلی اندر جهان
❈۲❈
یار دعوی می کند گر عاشقی دیوانه شو سرد باشد عاقلی در حلقه دیوانگان
گر درآید عاقلی گو کار دارم راه نیست ور درآید عاشقی دستش بگیر و درکشان
❈۳❈
عیب بینی از چه خیزد خیزد از عقل ملول تشنه هرگز عیب داند دید در آب روان
عقل منکر هیچ گونه از نشان‌ها نگذرد بی نشان رو بی‌نشان تا زخم ناید بر نشان
❈۴❈
یوسفی شو گر تو را خامی بنخاسی برد گلشنی شو گر تو را خاری نداند گو مدان
عیسیی شو گر تو را خانه نباشد گو مباش دیده‌ای شو گرت روپوشی نماند گو ممان

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۹۵۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

پوریا
2016-02-04T10:43:52
عشق فتوی می دهد کز کعبه در بتخانه شو یار دعوی می کند کز عاشقی دیوانه شوعشق زحمت برنتابد، کاشنای خلوت است چون تو با عشق آشنائی از همه بیگانه شوگربه کویش باریابی، مرغ غم را دانه باش گر وصال دوست خواهی، شمع را پروانه شوتا مگر روزی حدیثت بگذرد در پیش او چون نظامی در زبان هر کسی افسانه شونظامی گنجوی