گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:هست عاقل هر زمانی در غم پیدا شدن هست عاشق هر زمانی بیخود و شیدا شدن

❈۱❈
هست عاقل هر زمانی در غم پیدا شدن هست عاشق هر زمانی بیخود و شیدا شدن
عاقلان از غرقه گشتن بر گریز و بر حذر عاشقان را کار و پیشه غرقه دریا شدن
❈۲❈
عاقلان را راحت از راحت رسانیدن بود عاشقان را ننگ باشد بند راحت‌ها شدن
عاشق اندر حلقه باشد از همه تن‌ها چنانک زیت را و آب را در یک محل تنها شدن
❈۳❈
و آنک باشد در نصیحت دادن عشاق عشق نیست او را حاصلی جز سخره سودا شدن
عشق بوی مشک دارد زان سبب رسوا بود مشک را کی چاره باشد از چنین رسوا شدن
❈۴❈
عشق باشد چون درخت و عاشقان سایه درخت سایه گر چه دور افتد بایدش آن جا شدن
بر مقام عقل باید پیر گشتن طفل را در مقام عشق بینی پیر را برنا شدن
❈۵❈
شمس تبریزی به عشقت هر کی او پستی گزید همچو عشق تو بود در رفعت و بالا شدن

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۹۵۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

سیامند syamand_ss@yahoo.com
2016-07-18T06:38:39
به نظر می رسد صورت صحیح بیت دوم چنین باشد:عاقلان از غرق گشتن در گریز و برحذرعاشقان را کار و پیشه غرقه ی دریا شدن
لیلا
2020-05-09T07:20:06
با سلام و احتراملطفا این بیت را توضیح می فرمایید:عشق باشد چون درخت و عاشقان سایه درختسایه گر چه دور افتد بایدش آن جا شدنممنونم
nabavar
2020-05-09T08:31:11
گرامی لیلا عشق باشد چون درخت و عاشقان سایه درختسایه گر چه دور افتد بایدش آن جا شدنمی گوید : عاشق مانند سایه ی درختِ عشق است ، اگر ازعشق خود دور افتاد اجباراً به عشق بر می گردد.هر کسی کو دور ماند از اصل خویش باز جوید روزگار وصل خویش
حمید رضا۴
2017-09-16T09:18:22
انسان زنده همواره در حال استفاده از عقل است، یا به درستی یا به نادرستی.بدون استفاده درست از عقل، عاشق بودن ممکن نیست.
مهناز ، س
2017-05-14T04:55:44
گرامی شکیبابر مقام عقل باید پیر گشتن طفل رادر مقام عشق بینی پیر را برنا شدنشمس تبریزی به عشقت هر کی او پستی گزیدهمچو عشق تو بود در رفعت و بالا شدنمیگوید : وقتی سخن از عقل است هر ناپخته ای باید پخته شود ولی زمانی که بحث عشق است هر پیر پخته ای جوانی می کند در بیت دوم می گوید : ای شمس ، هر که در مقابل عشق تو سر تعظیم فرود آورد مانند عشق والای تو بلند مرتبه استمانا باشی
Shakiba
2017-05-13T15:20:49
سلام. معنی دو بیت آخر را لطف میکنید توضیح بدهید.
محسن جهان
2022-07-20T13:06:49.1525401
تفسیر بیت ۲: انسان‌های عاقل به عقل جزئی، خود را دانای کل دانسته و به جز آنچه بر آنها هویدا و ظاهر است عقیده به مکنونات و غایب از دید بشر ندارند. و لذا هیچ تلاشی برای یافتن حقیقت و غرق شدن در دریای لایزال الهی نمی‌کنند. در صورتیکه دلدادگان و سرمستان عشق باریتعالی دائما" در یاد او و فنا در فضای بیکران عشق او غوطه‌ور هستند.
بزرگمهر
2023-07-24T09:26:19.7360451
حمیدرضا مهمترین حرف مولانا که در اغلب غزلیاتش جاری است، این است که: عقل برای سامان دادن امور معاش و ارتباطات اجتماعی است و فقطدر عالم ماده توانی دارد. امر عشق ، امری قدسی است و خارج از دنیای مادی و در دل باید آن را جستجو کرد . وسایل این حرکت هم موضوع اصلی مثنوی و دیوان کبیر است که به زبانی رمزگونه بیان نموده است.