گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:مکن ای دوست ز جور این دلم آواره مکن جان پی پاره بگیر و جگرم پاره مکن

❈۱❈
مکن ای دوست ز جور این دلم آواره مکن جان پی پاره بگیر و جگرم پاره مکن
مر تو را عاشق دل داده و غمخوار بسی است جان و سر قصد سر این دل غمخواره مکن
❈۲❈
نظر رحم بکن بر من و بیچارگیم جز تو ار چاره گری هست مرا چاره مکن
پیش آتشکده عشق تو دل شیشه گر است دل خود بر دل چون شیشه من خاره مکن
❈۳❈
هر دمی هجر ستمکار تو دم می دهدم هر دمم دم ده بی‌باک ستمکاره مکن
تن پربند چو گهواره و دل چون طفل است در کنارش کش و وابسته گهواره مکن
❈۴❈
پیش خورشید رخت جان مرا رقصان دار همچو شب جان مرا بند هر استاره مکن
ز دغل عالم غدار دو صد سر دارد سر من در سر این عالم غداره مکن
❈۵❈
صد چو هاروت و چو ماروت ز سحرش بسته‌ست مر مرا بسته این جادوی سحاره مکن
خمر یک روزه این نفس خمار ابد است هین مرا تشنه این خاین خماره مکن
❈۶❈
لعب اول چو مرا بست میفزا بازی ز آنچ یک باره شدم مات تو ده باره مکن
جمله عیاری ناسوت ز لاهوت تو است تو دگر یاری این کافر عیاره مکن

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۱۹۹۹

تصاویر

کامنت ها