مولانا:مرغ خانه با هما پر وا مکن پر نداری نیت صحرا مکن
❈۱❈
مرغ خانه با هما پر وا مکن
پر نداری نیت صحرا مکن
چون سمندر در دل آتش مرو
وز مری تو خویش را رسوا مکن
❈۲❈
درزیا آهنگری کار تو نیست
تو ندانی فعل آتشها مکن
اول از آهنگران تعلیم گیر
ور نه بیتعلیم تو آن را مکن
❈۳❈
چون نهای بحری تو بحر اندرمشو
قصد موج و غره دریا مکن
ور کنی پس گوشه کشتی بگیر
دست خود را تو ز کشتی وا مکن
❈۴❈
گر بیفتی هم در آتش کشتی بیفت
تکیه تو بر پنجه و بر پا مکن
چرخ خواهی صحبت عیسی گزین
ور نه قصد گنبد خضرا مکن
❈۵❈
میوه خامی مقیم شاخ باش
بیمعانی ترک این اسما مکن
شمس تبریزی مقیم حضرت است
تو مقام خویش جز آن جا مکن
کامنت ها