گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:دیدی چه گفت بهمن هیزم بنه چو خرمن گر دی نکرد سرما سرمای هر دو بر من

❈۱❈
دیدی چه گفت بهمن هیزم بنه چو خرمن گر دی نکرد سرما سرمای هر دو بر من
سرما چو گشت سرکش هیزم بنه در آتش هیزم دریغت آید هیزم به است یا تن
❈۲❈
نقش فناست هیزم عشق خداست آتش درسوز نقش‌ها را ای جان پاکدامن
تا نقش را نسوزی جانت فسرده باشد مانند بت پرستان دور از بهار و مؤمن
❈۳❈
در عشق همچو آتش چون نقره باش دلخوش چون زاده خلیلی آتش تو راست مسکن
آتش به امر یزدان گردد به پیش مردان لاله و گل و شکوفه ریحان و بید و سوسن
❈۴❈
مؤمن فسون بداند بر آتشش بخواند سوزش در او نماند ماند چو ماه روشن
شاباش ای فسونی کافتد از او سکونی در آتشی که آهن گردد از او چو سوزن
❈۵❈
پروانه زان زند خود بر آتش موقد کو را همی‌نماید آتش به شکل روزن
تیر و سنان به حمزه چون گلفشان نماید در گلفشان نپوشد کس خویش را به جوشن
❈۶❈
فرعون همچو دوغی در آب غرقه گشته بر فرق آب موسی بنشسته همچو روغن
اسپان اختیاری حمال شهریاری پالان کشند و سرگین اسبان کند و کودن
❈۷❈
چو لک لک است منطق بر آسیای معنی طاحون ز آب گردد نه از لکلک مقنن
زان لکلک ای برادر گندم ز دلو بجهد در آسیا درافتد گردد خوش و مطحن
❈۸❈
وز لکلک بیان تو از دلو حرص و غفلت در آسیا درافتی یعنی رهی مبین
من گرم می‌شوم جان اما ز گفت و گو نی از شمس دین زرین تبریز همچو معدن

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۰۴۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

همایون
2022-02-14T02:50:24.6513095
ایرانیان در ماه بهمن نخستین جشن فرهنگی خود را که در شاهنامه در زمان هوشنگ پدیدار می‌شود و سده نام دارد با افروختن آتش بسیار برگزار می کنند و از همان زمان به پیشباز بهار میروند آتش نشانه زندگی، دوستی، همبستگی و شادی و روشنی و دانش و خرد نزد ایرانیان همیشه گرامی و ارزشمند بوده است جلال دین این معنی و بسیاری معنی های گران بهای فرهنگ ایران را بکار می‌گیرد تا به دین داران و خداپرستان مذهبی، ایمان واقعی را نشان دهد. همه تلاش او در این جهت است تا مذهب قشری و کور و سرد و بیروح را از فرهنگ ایرانی بزداید و به دین فروشان و مومن نمایان عشق به بزدان که همان عشق به انسان والا که معدن ارزش های طلا گونه است را نشان دهد و ایمان از روی ترس و جهالت و سودجویی و تن پرستی را از دنیای انسان براند و بیرون کند