گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:می‌آیدم ز رنگ تو ای یار بوی آن برکنده‌ای به خشم دل از یار مهربان

❈۱❈
می‌آیدم ز رنگ تو ای یار بوی آن برکنده‌ای به خشم دل از یار مهربان
از آفتاب روی تو چون شکل خشم تافت پشتم خم است و سینه کبودم چو آسمان
❈۲❈
زان تیرهای غمزه خشمین که می‌زنی صد قامت چو تیر خمیده‌ست چون کمان
از پرسشم ز خشم لب لعل بسته‌ای جان ماندم ز غصه این یا دل و زبان
❈۳❈
لطف تو نردبان بده بر بام دولتی ای لطف واگرفته و بشکسته نردبان
این لابه ام به ذات خدا نیست بهر جان ای هر دمی خیال تو صد جان جان جان
❈۴❈
یاد آر دلبرا که ز من خواستی شبی نقشی ز جان خون شده من دادمت نشان
جانا به حق آن شب کان زلف جعد را در گردنم درافکن و سرمست می‌کشان
❈۵❈
تا جان باسعادت غلطان همی‌رود چوگان دو زلف و گوی دل و دشت لامکان
کرسی عدل نه تو به تبریز شمس دین تا عرش نور گیرد و حیران شود جهان

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۰۴۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

بیگانه
2018-08-01T19:53:32
به بهچه قددددر زیبا بود... عالی مولانا جان... عالی...