مولانا:میبینمت که عزم جفا میکنی مکن عزم عتاب و فرقت ما میکنی مکن
❈۱❈
میبینمت که عزم جفا میکنی مکن
عزم عتاب و فرقت ما میکنی مکن
در مرغزار غیرت چون شیر خشمگین
در خونم ای دو دیده چرا میکنی مکن
❈۲❈
بخت مرا چو کلک نگون میکنی مکن
پشت مرا چو دال دوتا میکنی مکن
ای تو تمام لطف خدا و عطای او
خود را نکال و قهر خدا میکنی مکن
❈۳❈
پیوند کردهای کرم و لطف با دلم
پیوند کرده را چه جدا میکنی مکن
آن بیذقی که شاه شدهست از رخ خوشت
بازش به مات غم چه گدا میکنی مکن
❈۴❈
آن بندهای که بدر شد از پرتو رخت
چون ماه نو ز غصه دوتا میکنی مکن
گر گبر و مؤمن است چو کشته هوای توست
بر گبر کشته تو چه غزا میکنی مکن
❈۵❈
بیهوش شو چو موسی و همچون عصا خموش
مانند طور تو چه صدا میکنی مکن
کامنت ها