گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:بشنیده‌ام که عزم سفر می‌کنی مکن مهر حریف و یار دگر می‌کنی مکن

❈۱❈
بشنیده‌ام که عزم سفر می‌کنی مکن مهر حریف و یار دگر می‌کنی مکن
تو در جهان غریبی غربت چه می‌کنی قصد کدام خسته جگر می‌کنی مکن
❈۲❈
از ما مدزد خویش به بیگانگان مرو دزدیده سوی غیر نظر می‌کنی مکن
ای مه که چرخ زیر و زبر از برای توست ما را خراب و زیر و زبر می‌کنی مکن
❈۳❈
چه وعده می‌دهی و چه سوگند می‌خوری سوگند و عشوه را تو سپر می‌کنی مکن
کو عهد و کو وثیقه که با بنده کرده‌ای از عهد و قول خویش عبر می‌کنی مکن
❈۴❈
ای برتر از وجود و عدم بارگاه تو از خطه وجود گذر می‌کنی مکن
ای دوزخ و بهشت غلامان امر تو بر ما بهشت را چو سقر می‌کنی مکن
❈۵❈
اندر شکرستان تو از زهر ایمنیم آن زهر را حریف شکر می‌کنی مکن
جانم چو کوره‌ای است پرآتش بست نکرد روی من از فراق چو زر می‌کنی مکن
❈۶❈
چون روی درکشی تو شود مه سیه ز غم قصد خسوف قرص قمر می‌کنی مکن
ما خشک لب شویم چو تو خشک آوری چشم مرا به اشک چه تر می‌کنی مکن
❈۷❈
چون طاقت عقیله عشاق نیستت پس عقل را چه خیره نگر می‌کنی مکن
حلوا نمی‌دهی تو به رنجور ز احتما رنجور خویش را تو بتر می‌کنی مکن
❈۸❈
چشم حرام خواره من دزد حسن توست ای جان سزای دزد بصر می‌کنی مکن
سر درکش ای رفیق که هنگام گفت نیست در بی‌سری عشق چه سر می‌کنی مکن

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۰۵۴

تصاویر

کامنت ها

محمد
2015-02-19T12:14:42
احتما به معنی پرهیز است
سمانه
2016-09-09T18:00:14
در تایید فرمایش جنابعالیپرهیز درست است و در اینجا به معنای پرهیز بیمار از خوراک صدمه زننده.
گمنام-۱
2016-09-09T18:30:08
واپسین مصراع، به تمامی غزل می ارزد، در بی سری عشق، چه سر می کنی ، مکن!و چرا وی را از سر کردن در بی سری عشق باز میدارد؟؟می ترسد؟
بی نام
2016-10-07T19:49:03
میان عاشق و معشوق هیچ حائل نیستتو خود حجاب خودی حافظ از پیام برخیز!پیرو سخنان رنگارنگ بایست به عرض برسانم که برگردان ترکی استانبولی شعر مولانا و همین همت هاست که ستیغ شعر فارسی را به دنیا مینمایاند. اولاست تا بجای ایراد بر ترجمان و طرح ستیزه جویانه ی فارسی سازی، راه را برای صادر کردن شعرمان هموار کنیم. تصریح میکنم که پیش از هرگونه جانبداری، طرف انصاف و دانایی را رعایت کنیم. غمی که از عدم گسترش شعر فارسی در دلهاست بسیار بزرگ تر از قیل و قال و گرو کشی های ماست.
بی نام
2016-10-07T19:52:19
ایضأ، تو خود حجاب خودی حافظ از «میان» برخیز.عذر بابت سهوالخطا.
الی
2013-06-03T14:23:36
راهنمایی برای درک بهتر این شعر زیبا: عبر: عبور کردن، گذشتنسَقَر: دوزخ جهنمعقیله: پابند، مانع و گره کاراحتما: داروی شفا بخش
دیگر مپرس از من نشان
2019-06-10T01:16:59
بشنیده‌ام که عزم سفر می‌کنی، مکن :(
تینا
2020-06-28T05:39:39
ترجمه شده ی این شعر به زبان ترکی استانبولی در سریال ازل از طرف دایی رامیز خوانده شده و محبوبیت و خاطره ی خاصی بین مردم ترکیه داره اما اکثرا به اسم دایی رامیز میشناسن شعرو و نمیدونن مال مولانا هستش
امین
2017-08-31T11:24:00
سلام و درودمن بیشتر از خواندن حاشیه های نوشته شده لذت می برم تا خود شعر! و بسیار درس میگیرم. دست مریزاددر مورد گفت و گوی دوستان هم نظر بنده این است؛ جدا خواندن اقوام ایرانی به صرف اینکه آذری، ترک یا پارسی زبان باشند کار سنجیده ای نیست، درست است که شعر به زبان پارسی سروده شده اما متعلق به تمام اقوام ایرانی است و همه اقوام ایرانی از آذربایجان(منظور اقلیم بزرگ آذربایجان) تا بلخ حق این را دارند که به آن افتخار کنند و از آن لذت ببرند.در مورد خودم هم بگویم که، بنده خوزی زبان(زبان محلی مردمان بومی خوزستان) هستم.
ایران سرای من
2017-05-17T22:55:31
میم عزیز ترکی همین شعر مولانا در بالا نوشته شده غیر فارسی باشد ناراحت میشوید؟بنده ترکم و مولانا اشعار ترکی زیادی دارد این شعر در وصف شمس تبریزی در ترکیه سروده شدهکمی به هموطنامون احترام بگذاریم
ایران سرای من
2017-05-17T22:57:00
رنگارنگ عزیز ترکی همین شعر مولانا در بالا نوشته شده غیر فارسی باشد ناراحت میشوید؟بنده ترکم و مولانا اشعار ترکی زیادی دارد این شعر در وصف شمس تبریزی در ترکیه سروده شدهکمی به هموطنامون احترام بگذاریم
پریشان روزگار
2017-05-18T00:59:42
ایران سرادر روزگار شمس و بلخی ترکیه ای نبوده است ، حکومت های کوچکی که در تاریخ به نام سلجوقیان روم خوانده شده اند و شگفتا ! عموما نامهای شهنامه ای داشته اند ،کیخسرو و کیقباد و ......دو دیگر تفاوتی بزرگ است میان ترک و ترک زبان ،راجع به ترکان ترکیه جدیدالتاسیس هم زیاد مطمین نباشید این سرزمین پیش از آمدن غلامان ترک خالی از سکنه نبوده است.و ایران سرای همه ایرانیان است.
علی
2018-04-14T19:05:04
معلومه مولوی از گریه تا صبح خوابش نبرده. ایشالله این برای هیچ کسی پیش نیاد.
آرش ثروتیان
2022-10-02T21:41:31.4170043
شادروان هوشنگ ملک نیا، نگارندۀ کتاب «هشت قرن کسوف» در صفحات 172 تا174  کتاب از ارتباط بسیار جالب این غزل با غزل شمارۀ 1640 و رباعی شمارۀ 982 تاریخ ما (شماره 981 در کتاب کلیات) پرده بر می دارد.ایشان نشان می دهد که غزل 1640 پاسخ گله مندانۀ شمس به مولانا است: گر تو خواهی که تو را بی‌کس و تنها نکنموامقت باشم هر لحظه و عذرا نکنم این تعلق به تو دارد سر رشته مگذارکژ مباز ای کژ کژباز مکن تا نکنم گفته‌ای جان دهمت نان جوین می ندهیبی‌خبر دانیم ار هیچ مکافا نکنم...طبل باز شهم ای باز بر این بانگ بیاپیش از آن که بروم نظم غزل‌ها نکنم و سپس در رباعیِ یاد شده، مجدداً واکنش مولانا به پاسخ شمس ثبت شده است: دلدار چنان مشوش آمد که مپرسهجرانش چنان پر آتش آمد که مپرس گفتم که مکن گفت مکن تا نکنماین یک سخنم چنان خوش آمد که مپرس موضوع کتاب فوق اثبات این مطلب است که بعضی از اشعار درج شده در دیوان شمس، سرودۀ شخص وی است.