مولانا:هر چه کنی تو کرده من دان هر چه کند تن کرده بود جان
❈۱❈
هر چه کنی تو کرده من دان
هر چه کند تن کرده بود جان
چشم منی تو گوش منی تو
این دو بگفتم باقی میدان
❈۲❈
گر به جهان آن گنج نبودی
بهر چه بودی خانه ویران
گنج طلب کن ای پدر من
دست بجنبان دست بجنبان
❈۳❈
بوی خوش او رهبر ما شد
تا گل و ریحان تا گل و ریحان
ذره به ذره مشتریندت
گوهر خود را هین مده ارزان
❈۴❈
موش درآید گربه درآید
گر بگشایی تو سر انبان
عشق چو باشد کم نشود جان
دور مبادا سایه جانان
❈۵❈
باقی این را هم تو بگویی
ای مه مه رو زهره تابان
کامنت ها