گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ببردی دلم را بدادی به زاغان گرفتم گروگان خیالت به تاوان

❈۱❈
ببردی دلم را بدادی به زاغان گرفتم گروگان خیالت به تاوان
درآیی درآیم بگیری بگیرم بگویی بگویم علامات مستان
❈۲❈
نشاید نشاید ستم کرد با من برای گریبان دریدن ز دامان
بیاور بیاور شرابی که گفتی مگو که نگفتم مرنجان مرنجان
❈۳❈
شرابی شرابی که دل جمع گردد چو دل جمع گردد شود تن پریشان
نخواهم نخواهم شرابی بهایی از آن بحر بگشا شراب فراوان
❈۴❈
ز تو باده دادن ز من سجده کردن ز من شکر کردن ز تو گوهرافشان
چنانم کن ای جان که شکرم نماند وظیفه بیفزا دو چندان سه چندان
❈۵❈
بجوشان بجوشان شرابی ز سینه بهاری برآور از این برگ ریزان
خرابم کن ای جان که از شهر ویران خراجی نجوید نه دیوان نه سلطان
❈۶❈
خمش باش ای تن که تا جان بگوید علی میر گردد چو بگذشت عثمان
خمش کردم ای جان بگو نوبت خود تویی یوسف ما تویی خوب کنعان

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۰۸۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها