گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:شب شد ای خواجه ز کی آخر آن یار تو کو یار خوش آواز تو آن خوش دم و شش تار تو کو

❈۱❈
شب شد ای خواجه ز کی آخر آن یار تو کو یار خوش آواز تو آن خوش دم و شش تار تو کو
یار لطیف تر تو خفته بود در بر تو خفته کند ناله خوش خفته بیدار تو کو
❈۲❈
گاه نماییش رهی گوش بمالیش گهی دم ز درون تو زند محرم اسرار تو کو
زنده کند هر وطنی ناله کند بی‌دهنی فتنه هر مرد و زنی همدم گفتار تو کو
❈۳❈
دست بنه بر رگ او تیز روان کن تک او ای دم تو رونق ما رونق بازار تو کو

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۱۴۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

همایون
2018-12-21T00:48:10
اهمیت و بزرگی‌ای که جلال دین برای نوازنده به خرج می‌‌دهد و آنکه ساز را و آواز را و آهنگ را می‌‌شناسد و ناگزیر شعر را می‌‌ستایدکه به حق ارزش یک خنیاگر را بیش از همه یک شاعر طراز اول می‌‌داند برای همین است که زاهد خشک مغز و شکننده تاب شنیدن موسیقی را ندارد و ناخود آگاه از آن دوری می‌‌جوید و سعی‌ می‌‌کند هزار عیب بر آن نهد این نکته گرهی و پر ارزش است و جدایی راه زهد و دین داری را از رازورزی و عرفان مشخص می‌‌کند موسیقی‌ مانند شعر از تازگی و لطافت و نو آوری برخوردار است حال آنکه از هیچ کدام این‌ها در دین مداری و زهد خبری نیستیار لطیفِ ترِ تو خفته بود در بر تو - خفته کند ناله خوش خفته بیدار تو کوساز خاموش هم آدم را به وجد می‌‌آورد چه برسد که نواخته شودگاه نماییش رهی گوش بمالیش گهیبه نظر، نواختن نوازنده در دستگاهی و سپس کوک را عوض کردن و به دستگاه دیگر رفتن باشدزنده کند هر وطنی موسیقی‌ یاد میهن و وطن را در انسان زنده می‌‌کند زیرا در اعماق میهن و افراد آن سرزمین ریشه دارد