گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:جان و سر تو ای پسر نیست کسی به پای تو آینه بین به خود نگر کیست دگر ورای تو

❈۱❈
جان و سر تو ای پسر نیست کسی به پای تو آینه بین به خود نگر کیست دگر ورای تو
بوسه بده به روی خود راز بگو به گوش خود هم تو ببین جمال خود هم تو بگو ثنای تو
❈۲❈
نیست مجاز راز تو نیست گزاف ناز تو راز برای گوش تو ناز تو هم برای تو
خیز ز پیشم ای خرد تا برهم ز نیک و بد خیز دلا تو نیز هم تا نکنم سزای تو
❈۳❈
هم پدری و هم پسر هم تو نیی و هم شکر کیست کسی بگو دگر کیست کسی به جای تو
بسته لب تو برگشا چیست عقیق بی‌بها کان عقیق هم تویی من چه دهم بهای تو
❈۴❈
سایه توست ای پسر هر چه برست ای پسر سایه فکند ای پسر در دو جهان همای تو

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۱۴۸

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

وفا
2014-11-02T23:27:43
سلامبخشی از این غزل به صورت ترجمه ارائه شده که جالب است.پیوند به وبگاه بیرونی
سعید
2012-10-31T20:54:12
من فکر می کنم این شعر به عشق به خویشتن اشاره داره که سرچشمه دوست داشتن و دوست داشته شدن می باشد کسی که خودش را دوست بدارد دیگران هم او را دوست می دارند
همایون
2018-12-21T02:42:49
این غزل همزاد غزل زیر است چیست که هر دمی چنین می‌کشدم به سوی اوراز آمیزی هستی‌ در زیبائی و بی‌ نظیری آن است اگر غزل قبلی در کار بیاید حتما این غزل هم با آن می‌‌آیدهستی‌ دو چیز نیست یک چیز است که در خود و در بزرگی خود و در زیبائی و بی‌ بهائی خود که قابل هیچ ارزش گذاری نیست و هیچ حد و مرزی را بر نمی تابد همچون یک راز پر از ناز در انسان جلوه می‌‌کند، انسانی‌ اینگونه پسر خود است که در خود زایشی دوباره می‌‌یابد آنگاه هم پدر خود است و هم پسر خوداین کیفیت انسان در هستی‌ است که به زبان سحر انگیز جلال دین بیان می‌‌شود که در عین حال کیفیت و چگونگی وجود نیز هست، چنین کیفیتی دیگر نه نیازی به خرد دارد و نه دل چه برسد به عقل توبه کار، از چه چیزی باید توبه نمود و به چه چیزی باید اندیشید، چنین انسانی‌ می‌‌تواند پیرامون خود را بهشت کند و سایه او می‌‌تواند به همه سعادت و بهروزی ببخشد او از تمامی هستی‌ برخوردار است و خود کان شکر می‌‌گردد