گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ای یار قلندردل دلتنگ چرایی تو از جغد چه اندیشی چون جان همایی تو

❈۱❈
ای یار قلندردل دلتنگ چرایی تو از جغد چه اندیشی چون جان همایی تو
بخرام چنین نازان در حلقه جانبازان ای رفته برون از جا آخر به کجایی تو
❈۲❈
داده‌ست ز کان تو لعل تو نشانی‌ها آن گوهر جانی را آخر ننمایی تو
بس خوب و لطیفی تو بس چست و ظریفی تو بس ماه لقایی تو آخر چه بلایی تو
❈۳❈
ای از فر و زیبایی وز خوبی و رعنایی جان حلقه به گوش تو در حلقه نیایی تو
ای بنده قمر پیشت جان بسته کمر پیشت از بهر گشاد ما دربند قبایی تو
❈۴❈
از دل چو ببردی غم دل گشت چو جام جم وین جام شود تابان ای جان چو برآیی تو
هر روز برآیی تو بازیب و فر آیی تو در مجلس سرمستان باشور و شر آیی تو
❈۵❈
شمس الحق تبریزی ای مایه بینایی نادیده مکن ما را چون دیده مایی تو

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۱۷۴

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

نادر..
2017-06-05T17:21:29
به گمانم "برون از جان" باشد، خطاب به جانِ جان..
نادر..
2017-06-05T14:34:39
بخرام چنین نازان در حلقه جانبازانای رفته برون از جا آخر به کجایی تو..