مولانا:بیا ای رونق گلزار از این سو از آن شکر یکی قنطار از این سو
❈۱❈
بیا ای رونق گلزار از این سو
از آن شکر یکی قنطار از این سو
یکی بوسه قضاگردان جانت
از آن دو لعل شکربار از این سو
❈۲❈
از آن روزن فروکن سر چو مهتاب
وزان گلشن یکی گلزار از این سو
کباب و می از این سو دود از آن سو
درخت خار از آن سو یار از این سو
❈۳❈
تعب تن راست لایق راح دل را
منه رنج تن سگسار از این سو
سلیمانا سوی بلقیس بگذر
که آمد هدهد طیار از این سو
❈۴❈
به منقارش یکی پرنور نامه
نموده صد هزار اسرار از این سو
مخور تنها که تنها خوش نباشد
یکی ساغر از آن خمار از این سو
❈۵❈
بدن تنهاخور آمد روح مؤثر
که جان هدیه کند ایثار از این سو
سقاهم میدهد ساغر پیاپی
به تو ای ساقی ابرار از این سو
❈۶❈
به هر دو دست گیرش تا نریزی
قدح پر است هین هشدار از این سو
بیا که خرقهها جمله گرو شد
ز تو ای شاه خوش دستار از این سو
❈۷❈
برهنه شو ز حرف و بحر در رو
چو بانگ بحر دان گفتار از این سو
کامنت ها