مولانا:تن مزن ای پسر خوش دم خوش کام بگو بهر آرام دلم نام دلارام بگو
❈۱❈
تن مزن ای پسر خوش دم خوش کام بگو
بهر آرام دلم نام دلارام بگو
پرده من مدران و در احسان بگشا
شیشه دل مشکن قصه آن جام بگو
❈۲❈
ور در لطف ببستی در اومید مبند
بر سر بام برآ و ز سر بام بگو
ور حدیث و صفت او شر و شوری دارد
صفت این دل تنگ شررآشام بگو
❈۳❈
چونک رضوان بهشتی تو صلایی درده
چونک پیغامبر عشقی هله پیغام بگو
آه زندانی این دام بسی بشنودیم
حال مرغی که برستهست از این دام بگو
❈۴❈
سخن بند مگو و صفت قند بگو
صفت راه مگو و ز سرانجام بگو
شرح آن بحر که واگشت همه جانها او است
که فزون است ز ایام و ز اعوام بگو
❈۵❈
ور تنور تو بود گرم و دعای تو قبول
غم هر ممتحن سوخته خام بگو
شکر آن بهره که ما یافتهایم از در فضل
فرصت ار دست دهد هم بر بهرام بگو
❈۶❈
وگر از عام بترسی که سخن فاش کنی
سخن خاص نهان در سخن عام بگو
ور از آن نیز بترسی هله چون مرغ چمن
دم به دم زمزمه بیالف و لام بگو
❈۷❈
همچو اندیشه که دانی تو و دانای ضمیر
سخنی بینقط و بیمد و ادغام بگو
کامنت ها