گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ای غذای جان مستم نام تو چشم و عقلم روشن از ایام تو

❈۱❈
ای غذای جان مستم نام تو چشم و عقلم روشن از ایام تو
شش جهت از روی من شد همچو زر تا بدیدم سیم هفت اندام تو
❈۲❈
گفته بودی کز توام بگرفت دل من نخواهم در جهان جز کام تو
منتظر بنشسته‌ام تا دررسد از پی جان خواستن پیغام تو

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۲۲۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

نوید
2015-02-15T22:12:45
خیلی باحاله
کسرا
2016-08-17T08:53:46
واقعا زیباست
بابک
2016-01-15T06:06:13
بیان جناب داریوش احمدی صحیح است، ولی باید اشاره کرد که در کل شش جهت اشاره به جهان و دنیاست.
داریوش احمدی
2016-01-13T08:54:39
دوست عزیز در کلام مولانا به گفته بزرگان ادب شش جهت را بالا ، پایین ، وچهار جهت جغرافیایی شمال و جنوب و شرق و غرب منظور است
مهدی خاطری
2013-02-15T21:33:13
دوستان عزیز منظور مولانا از 6 جهت چیست ؟منشکرم
محسن موسوی زاده
2020-04-15T20:51:30
این غزل بخشی از غزل عطار است که باید گفت بن مایه ی آن هم چون عطار زودتر می زیست از اوستعطاردیوان اشعارغزلیاتای غذای جان مستم نام توچشم عقلم روشن از انعام توعقل من دیوانه جانم مست شدتا چشیدم جرعه‌ای از جام توشش جهت از روی من شد همچو زرتا بدیدم سیم هفت اندام توحلقهٔ زلف توام دامی نهادتا به حلق آویختم در دام تودشنهٔ چشمت اگر خونم بریختجان من آسوده از دشنام توگفته بودی کز توام بگرفت دلجان بده تا خط کشم در نام تومنتظر بنشسته‌ام تا در رسداز پی جان خواستن پیغام تووعده دادی بوسه‌ای و تن زدیتا شدم بی صبر و بی آرام تووام داری بوسه‌ای و از تو منبیشتر دل بسته‌ام در وام تووام نگذاری و گویی بکشمتاز تقاضاهای بی هنگام توبوسه در کامت نگه‌دار و مدهگر بدین بر خواهد آمد کام توکی چو شمعی سوختی عطار دلگر نبودی همچو شمعی خام تو
فرشید
2017-01-21T18:24:59
با درود خدمت شما کامل این غزل غزل 686 عطار می باشد