گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:صوفیانیم آمده در کوی تو شیء لله از جمال روی تو

❈۱❈
صوفیانیم آمده در کوی تو شیء لله از جمال روی تو
از عطش ابریق‌ها آورده‌ایم کب خوبی نیست جز در جوی تو
❈۲❈
هابده چیزی به درویشان خویش ای همیشه لطف و رحمت خوی تو
حسن یوسف قوت جان شد سال قحط آمدیم از قحط ما هم سوی تو
❈۳❈
صوفیان را باز حلوا آرزو است از لب حلوایی دلجوی تو
ولوله در خانقاه افتاد دوش مشک پر شد خانقاه از بوی تو
❈۴❈
دست بگشا جانب زنبیل ما آفرین بر دست و بر بازوی تو
شمس تبریزی تویی خوان کرم سیر شد کون و مکان از طوی تو

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۲۳۰

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

نازیلا
2012-01-18T00:40:47
کآب خوبی نیست جز در جوی تو
ابومنا
2020-07-16T05:21:06
ابریق های بهشت (قرآن)مقربین از نوشیدن شراب کاسه ها دچار صداع و خماری که به دنبال خمر هست، نمی شوند، و شراب بهشت مانند شراب دنیا خمارآور نیست، و عقل آنان به خاطر سکری که از نوشیدن شراب حاصل می شود زایل نمی گردد، در عین این که مست می شوند عقلشان را هم از دست نمی دهند.قرآن کریم در مورد پذیرایی از مقربان با شراب بهشتی در ابریق ها (ظرف هایی بسیار درخشنده) می فرماید: «اولـئک المقربون• فی جنت النعیم• یطوف علیهم ولدن مخلدون• باکواب و اباریق و کاس من معین» آنها مقربانند•در باغهای پر نعمت بهشت جای دارند•واقعه/سوره56، آیه11. کلمه اکواب جمع کوب است، که در عرب به معنای ظرفی است که نه دسته داشته باشد و نه لوله به خلاف اباریق که جمع ابریق است و به معنای ظرفی است که هم دسته دارد، و هم لوله، و در فارسی آن آفتابه می گویند. و بعضی گفته اند: ابریق به معنای ظرفی است که تنها لوله داشته باشد. و کلمه کأس همان کاسه فارسی است .بعضی از مفسرین در پاسخ از این سوال که چرا اکواب و اباریق را جمع آورد،و در خصوص کأس آن را به صیغه مفرد آورد، گفته اند: جهتش این است که کلمه کأس تنها در موردی بر ظرف اطلاق می شود که پر باشد، و کاسه خالی را کأس نمی گویند.خمر معینو مراد از معین خمر معین است، یعنی شرابی که پیش روی آدمی جریان داشته باشد.مقربین از نوشیدن آن کاسه ها دچار صداع و خماری که دنبال خمر هست نمی شوند، و شراب بهشت مانند شراب دنیا خمارآور نیست، و عقل آنان به خاطر سکری که از نوشیدن شراب حاصل می شود زایل نمی گردد، در عین این که مست می شوند عقلشان را هم از دست نمی دهند.طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ترجمه موسوی همدانی، ج19، ص209. ...پیوند به وبگاه بیرونی