مولانا:الیوم من الوصل نسیم و سعود الیوم اری الحب علی العهد فعودوا
❈۱❈
الیوم من الوصل نسیم و سعود
الیوم اری الحب علی العهد فعودوا
رفتهست رقیب و بر آن یار نبود او
بیزحمت دشمن دم عشاق شنود او
❈۲❈
یا قلب ابشرک به وصل و رحیق
ما فاتک من دهرک الیوم یعود
شکر است عدو رفته و ما همدم جامیم
ما سرخ و سپید از طرب و کور و کبود او
❈۳❈
یا حب حنا نیک تجلیت بوصل
الروح فدا روحک بالروح تجود
ما را که برای دل حساد جفا گفت
امروز چو خلوت شد ما را بستود او
❈۴❈
هذا قمر قد غلب الشمس بنور
من طالعه الیوم علی الشمس یسود
امروز نقاب از رخ خود ماه برانداخت
بر طلعت خورشید و مه و زهره فزود او
❈۵❈
ما اکثر ما قد خفض العیش به هجر
للعیش من الیوم نهوض و صعود
پیوسته ز خورشید ستاند مه نو نور
این مه که به خورشید دهد نور چه بود او
❈۶❈
یا قلب تمتع و طب ان شکورا
الحب شفیق لک و الله ودود
این دم سپه عشق چه خوش دست گشادند
چون یک گره از طره پربند گشود او
❈۷❈
الحب الی المجلس والله سقانا
و السکر من القهوه کالدهر ولود
آن غم که ز عشاق بسی گرد برآورد
بیرون ز در است این دم و از بام فرود او
❈۸❈
الیوم من العیش لقاء و شفا
الیوم من السکر رکوع و سجود
آن ساغر لاغرشده را داروی دل ده
دیر است که محروم شد از ذوق وجود او
❈۹❈
یا قوم الی العشق انیبوا و اجیبوا
لما کتب الله علی العشق خلود
امروز صلا میزند این خفته دلان را
آن عشق سماوی که نخفت و نغنود او
❈۱۰❈
العشق من الکون حیات و لباب
و العیش سوی العشق قشور و جلود
هر دوست که از عشق به دنیات کشاند
خود دشمن تو او است یقین دان و حسود او
❈۱۱❈
لا تنطق فی العشق و یکفیک انین
فالمخلص للعاشق صبر و جحود
بس کن تو مگو هیچ که تا اشک بگوید
دل خود چو بسوزد بدهد بوی چو عود او
کامنت ها