مولانا:بگردان ساقی مه روی جام رهایی ده مرا از ننگ و نام
❈۱❈
بگردان ساقی مه روی جام
رهایی ده مرا از ننگ و نام
گرفتارم به دامت ساقیا ز آنک
نهادستی به هر گامی تو دام
❈۲❈
رها کن کاهلی دریاب ما را
و لا تکسل فان القوم قاموا
الیس الصحو منزل کل هم
الیس العیش فی هم حرام
❈۳❈
الا صوموا فان الصوم غنم
شراب الروح یشربه الصیام
هر آن کو روزه دارد در حدیث است
مه حق را ببیند وقت شام
❈۴❈
نکو نبود که من از در درآیم
تو بگریزی ز من از راه بام
تو بگریزی و من فریاد در پی
که یک دم صبر کن ای تیزگام
❈۵❈
مسلمانان مسلمانان چه چاره‌ست
که من سوزیدم و این کار خام
نباشد چاره جز صافی شرابی
باقداح یقلبها الکرام
❈۶❈
حدیث عاشقان پایان ندارد
فنستکفی بهذا و السلام
جواب گفته متنبی است این
فؤاد ما تسلیه المدام
فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۲۶۶
صوتی یافت نشد!تصاویر
کامنت ها