گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:بیار آن که قرین را سوی قرین کشدا فرشته را ز فلک جانب زمین کشدا

❈۱❈
بیار آن که قرین را سوی قرین کشدا فرشته را ز فلک جانب زمین کشدا
به هر شبی چو محمد به جانب معراج براق عشق ابد را به زیر زین کشدا
❈۲❈
به پیش روح نشین زان که هر نشست تو را به خلق و خوی و صفت‌های همنشین کشدا
شراب عشق ابد را که ساقیش روح است نگیرد و نکشد ور کشد چنین کشدا
❈۳❈
برو بدزد ز پروانه خوی جانبازی که آن تو را به سوی نور شمع دین کشدا
رسید وحی خدایی که گوش تیز کنید که گوش تیز به چشم خدای بین کشدا
❈۴❈
خیال دوست تو را مژده وصال دهد که آن خیال و گمان جانب یقین کشدا
در این چهی تو چو یوسف خیال دوست رسن رسن تو را به فلک‌های برترین کشدا
❈۵❈
به روز وصل اگر عقل ماندت گوید نگفتمت که چنان کن که آن به این کشدا
بجه بجه ز جهان همچو آهوان از شیر گرفتمش همه کان است کان به کین کشدا
❈۶❈
به راستی برسد جان بر آستان وصال اگر کژی به حریر و قز کژین کشدا
بکش تو خار جفاها از آن که خارکشی به سبزه و گل و ریحان و یاسمین کشدا
❈۷❈
بنوش لعنت و دشنام دشمنان پی دوست که آن به لطف و ثناها و آفرین کشدا
دهان ببند و امین باش در سخن داری که شه کلید خزینه بر امین کشدا

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۲۸

تصاویر

کامنت ها

امین کیخا
2013-10-24T03:18:48
سخن داری برابر رازداری اینجا اورده شده است . گویا راز ها به واژ ها می مانند !
امین کیخا
2013-10-24T03:15:52
خیال اینجا هم چنانچه ابن عربی فرموده برای سالک مهم و سپند پنداشته شده است ، ابن عربی می فرماید حضرت الخیال !
امین کیخا
2013-10-24T03:17:32
دش در فارسی با dys در انگلیسی یکیست هر دو پیشوند هستند . از دش لغت دشدید را داریم یعنی بد منظره و موطن ضحاک است
عباس جنت
2022-08-21T00:36:43.2344564
مولانا رازی میدانسته کر جرات گفتن آن را نداشته یا بهتر بگم مردم زمان او آمادگی‌ شنیدن آن را نداشتند. برای همین در بیشتر اشعار از کلمه خموش یا خاموش استفاده میکرده و به خودش یادوری میکرده که نگو خموش باش خموش باش در این مجمع اوباش  مگو فاش مگو فاش زمولی و زمولا در اینجا هم میگوید دهان ببند و امین باش در سخن گفتن