مولانا:بربند دهان از نان کآمد شکر روزه دیدی هنر خوردن بنگر هنر روزه
❈۱❈
بربند دهان از نان کآمد شکر روزه
دیدی هنر خوردن بنگر هنر روزه
آن شاه دو صد کشور تاجیت نهد بر سر
بربند میان زوتر کآمد کمر روزه
❈۲❈
زین عالم چون سجین برپر سوی علیین
بستان نظر حق بین زود از نظر روزه
ای نقره باحرمت در کوره این مدت
آتش کندت خدمت اندر شرر روزه
❈۳❈
روزه نم زمزم شد در عیسی مریم شد
بر طارم چارم شد او در سفر روزه
کو پر زدن مرغان کو پر ملک ای جان
این هست پر چینه و آن هست پر روزه
❈۴❈
گر روزه ضرر دارد صد گونه هنر دارد
سودای دگر دارد سودای سر روزه
این روزه در این چادر پنهان شده چون دلبر
از چادر او بگذر واجو خبر روزه
❈۵❈
باریک کند گردن ایمن کند از مردن
تخمه اثر خوردن مستی اثر روزه
سی روز در این دریا پا سر کنی و سر پا
تا دررسی ای مولا اندر گهر روزه
❈۶❈
شیطان همه تدبیرش و آن حیله و تزویرش
بشکست همه تیرش پیش سپر روزه
روزه کر و فر خود خوشتر ز تو برگوید
دربند در گفتن بگشای در روزه
❈۷❈
شمس الحق تبریزی هم صبری و پرهیزی
هم عید شکرریزی هم کر و فر روزه
کامنت ها