گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:دل دست به یک کاسه با شهره صنم کرده انگشت برآورده اندر دهنم کرده

❈۱❈
دل دست به یک کاسه با شهره صنم کرده انگشت برآورده اندر دهنم کرده
دل از سر غمازی یک وعده از او گفته درخواسته من از وی او نیز کرم کرده
❈۲❈
عشقش ز پی غیرت گفتا که عوض جان ده این گفت به جان رفته جان نیز نعم کرده
از بعد چنان شهدی وز بعد چنان عهدی لشکرکش هجرانت بر بنده ستم کرده
❈۳❈
از هجر عجب نبود این ظلم و ستم کردن کو پرچم عشاقان صد گونه علم کرده
ای آنک ز یک برقی از حسن جمال خود این جمله هستی را در حال عدم کرده
❈۴❈
وآنگه ز وجود تو برساخته هستی را تا جمله حوادث را انوار قدم کرده
ده چشم شده جان‌ها چون نای بنالیده چون چنگ شده تن‌ها هم پشت به خم کرده
❈۵❈
بس شادی در شادی کان را تو به جان دادی وز بهر حسودان را در صورت غم کرده
اندر پی مخدومی شمس الحق تبریزی کی باشد تن چون دل از دیده قدم کرده

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۳۱۵

تصاویر

کامنت ها

میهاربا
2014-07-02T07:14:01
با سلام در مورد این غزل می خواستم متذکر بشم که داریوش خواجه نوری اجرای فوق العاده زیبایی در آلبوم کلبه از این ترانه داشته که شنیدنش خالی از لطف نیست.ما که دوران دانشجویی مون به گوش دادن از اجراهایی که از آثار بزرگانی چون مولانا حافظ شاملو و.... گذشت.