مولانا:هر روز فقیران را هم عید و هم آدینه نی عید کهن گشته آدینه دیگینه
❈۱❈
هر روز فقیران را هم عید و هم آدینه
نی عید کهن گشته آدینه دیگینه
عیدانه بپوشیده همچون مه عید ای جان
از نور جمال خود نی خرقه پشمینه
❈۲❈
ماننده عقل و دین بیرون و درون شیرین
نی سیر درآکنده اندر دل گوزینه
درپوش چنین خرقه میگرد در این حلقه
مانند دل روشن در پیشگه سینه
❈۳❈
در جوی روان ای جان خاشاک کجا پاید
در جان و روان ای جان چون خانه کند کینه
در دیده قدس این دم شاخی است تر و تازه
در دیده حس این دم افسانه دیرینه
کامنت ها