گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ای آنک تو را ما ز همه کون گزیده بگذاشته ما را تو و در خود نگریده

❈۱❈
ای آنک تو را ما ز همه کون گزیده بگذاشته ما را تو و در خود نگریده
تو شرم نداری که تو را آینه ماییم تو آینه ناقص کژشکل خریده
❈۲❈
ای بی‌خبر از خویش که از عکس دل تو بر عارض جان‌ها گل و گلزار دمیده
صد روح غلام تو تو هر دم چو کنیزک آراسته خود را و به بازار دویده
❈۳❈
بر چرخ ز شادی جمال تو عروسی است ای همچو کمان جان تو در غصه خمیده
صد خرمن نعمت جهت پیشکش تو وز بهر یکی دانه در این دام پریده
❈۴❈
ای آنک شنیدی سخن عشق ببین عشق کو حالت بشنیده و کو حالت دیده
در عشق همان کس که تو را دوش بیاراست امشب تو به خلوتگه عشق آی جریده
❈۵❈
چون صبر بود از شه شمس الحق تبریز ای آب حیات ابد از شاه چشیده

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۳۳۲

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

نعمت
2019-10-10T06:52:06
استاد الهی قمشه ای در مورد این شعر توضیحات خوبی داده اند. در مورد آراسته خود را و به بازار دویده می گویند حکایت مردمی است که اگر کاری انجام می دهند برای خدا نیست و اگر علمی و هجری کسب می کنند برای این است که آن را در بازار کار عرضه کنند و پولی بگیرند
همایون
2018-01-26T02:42:27
غزل گفتگوی عاشق است و معشوق هر بیت آن‌ می‌‌تواند بنا بر قاعده تخلیص از زبان عاشق باشد یا معشوق یا دیگری و هم چنین بنا به حال و مقام گوینده می‌‌تواند مضمون ویژه و نویی را در بر بگیرد آنچه در عشق مبین است این است که معشوق هرگز نه‌ به عاشق نگاه می‌‌کند و نه‌ با او سخن می‌‌گوید بلکه از راه دل‌ معشوق، یا خلوتگه عشق، هم خود را نشان می‌‌دهد و هم آن را لبریز از سخن‌های نو می‌‌کندگر‌ چه از کبر سخن با من درویش نگفت - جان فدای شکرین پسته خاموشش باد - حافظعاشق می‌‌داند که معشوق همین کار را با هر کس و چیز دیگری نیز می‌‌کند که گاه موجب خشم و رنجش و غیرت اوستگاه عاشق مقام خود را هم طراز معشوق خود می‌‌داند و همه بزرگی آنرا از وجود خود می‌‌داند و گاه زبان شکایت بر او می‌‌گشاید، این از دست عاشق حقیقی‌ بر می‌‌آید نه‌ مبتدیان و تازه کاران که بییشتر تقلید در کار آنان خود نمایی می‌‌کند و یا رعایت ادب و احترام و تقدس و سر سپردگی و همین را هم از دیگران توقع دارند که مانند آنان رفتار کنند این کار در مذهبی‌‌ها بیشتر به چشم می‌‌خورد که خود را وکیل مدافع خدا و پیامبر می‌‌دانند یک تخلّص دیگر که به خواننده غزل رو می‌‌کندی آنک شنیدی سخن عشق ببین عشق - کو حالت بشنیده و کو حالت دیدهدر بیت آخر تخلّص به شمس صورت می‌‌گیرد و به زیبایی مطلب جمع و جور می‌‌شود