مولانا:فریاد ز یار خشم کرده سوگند به خشم و کینه خورده
❈۱❈
فریاد ز یار خشم کرده
سوگند به خشم و کینه خورده
برهم زده خانه را و ما را
حمال گرفته رخت برده
❈۲❈
بر دل قفلی گران نهاده
او رفته کلید را سپرده
ای بیتو حیات تلخ گشته
ای بیتو چراغ عیش مرده
❈۳❈
ای بیتو شراب درد گشته
ای بیتو سماعها فسرده
ای سرخ و سپید بیتو ماندم
من زرد و شبم سیاه چرده
❈۴❈
ای عشق تو پردهها دریده
سر بیرون کن دمی ز پرده
کامنت ها