گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:بازآمد آن مغنی با چنگ سازکرده دروازه بلا را بر عشق باز کرده

❈۱❈
بازآمد آن مغنی با چنگ سازکرده دروازه بلا را بر عشق باز کرده
بازار یوسفان را از حسن برشکسته دکان شکران را یک یک فراز کرده
❈۲❈
شمشیر درنهاده سرهای سروران را و آن گاهشان ز معنی بس سرفراز کرده
خود کشته عاشقان را در خونشان نشسته و آن گاه بر جنازه هر یک نماز کرده
❈۳❈
آن حلقه‌های زلفت حلق که راست روزی ای ما برون حلقه گردن دراز کرده
از بس که نوح عشقت چون نوح نوحه دارد کشتی جان ما را دریای راز کرده
❈۴❈
ای یک ختن شکسته ای صد ختن نموده وز نیم غمزه ترکی سیصد طراز کرده
بخت ابد نهاده پای تو را به رخ بر کت بنده کمینم وآنگه تو ناز کرده
❈۵❈
ای خاک پای نازت سرهای نازنینان وز بهر ناز تو حق شکل نیاز کرده
ای زرگر حقایق ای شمس حق تبریز گاهم چو زر بریده گاهم چو گاز کرده

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۳۹۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

همایون
2018-05-09T21:12:33
شمس دریای معنی‌ است و هر بار معانی نو می‌‌آورده است و این خود معنی‌ ناز نیز هست که رسیدن به راز را با آمدن راز نویی همراه میکند و حق نیاز را پدید آورده است تا این بازی میان رازورزان و سروران و سر افرازان و گردن درازان و زرگران و مطربان و زیبایان و نازنینان و عشق ورزان و شکر فروشان به جریان درآید و معنی‌‌های تازه چون گوشوار‌های طلا نصیب آدمی سازد و جان او را بزرگ و بزرگ تر کند و کشتی جان را به دریائی از راز‌ها مبدل سازد