گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:دیدم نگار خود را می‌گشت گرد خانه برداشته ربابی می‌زد یکی ترانه

❈۱❈
دیدم نگار خود را می‌گشت گرد خانه برداشته ربابی می‌زد یکی ترانه
با زخمه چو آتش می‌زد ترانه خوش مست و خراب و دلکش از باده مغانه
❈۲❈
در پرده عراقی می‌زد به نام ساقی مقصود باده بودش ساقی بدش بهانه
ساقی ماه رویی در دست او سبویی از گوشه‌ای درآمد بنهاد در میانه
❈۳❈
پر کرد جام اول زان باده مشعل در آب هیچ دیدی کآتش زند زبانه
بر کف نهاده آن را از بهر دلستان را آنگه بکرد سجده بوسید آستانه
❈۴❈
بستد نگار از وی اندرکشید آن می شد شعله‌ها از آن می بر روی او دوانه
می‌دید حسن خود را می‌گفت چشم بد را نی بود و نی بیاید چون من در این زمانه

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۳۹۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

نسرین
2020-12-26T17:53:58
گروه سپهر در «سپهرخوانی» سه بیت اول را با نام قطعه‌ی «یار شو» اجرا کرده‌اند.
فاطمه
2020-05-21T15:43:45
خجسته میرزاولی ومدینه حق نظر از تاجیکستان این غزل را خوانده اند
پریسا
2017-06-09T03:29:39
درودفرمان فتحعلیان- آلبوم مست و خراب- آهنگ پیر مغان
همایون
2018-05-11T21:23:02
اشاره به شمس دارد که همیشه مستی می‌‌کرده است و در مستی سر آمد همه دوران هاست و با ساقی هستی‌ و معنی‌‌های نو همیشه در ارتباط بوده و همین او را نگاری مست و ترانه خوان و دلستانی آتش خو و سر کشی‌ شعله مانند می‌‌کرده و گویی ساقی هستی‌ همیشه خدمت گذار اوستجلال دین این گونه بودن را آرزوی هر انسانی‌ می‌‌داند هر چند که این رویداد و این انسان خدا گونه تنها یک بار پای به هستی‌ نهاده است و جلال دین بخت هم خانه بودن با او را داشته است
مهدی
2021-07-08T20:09:13.388758
همان‌طور که فاطمه فرمود «خجسته میرزاولی» و «مدینه حق‌نظروا» این شعر را خوانده‌اند:https://www.youtube.com/watch?v=obCbgIFWlasکه بازخوانی بود و خواننده‌ی اصلی آن «خرما شیرین» است:https://www.youtube.com/watch?v=8KStcwMfzck
سلام جو
2023-10-24T08:36:59.3840675
سلام گوینده خداست و داستان طولانی اما دل انگیز وصل نگاری از نگارگران خود را کوتاه، به تصویر کشیده است. ساقی، استاد ره یافته ای است که از سرمایه خود باده آتشین لطف پیشکش نگار می کند. او در حال نوشیدن در آن آینه آتشین، عظمت وجود ازلی- ابدی خود را می یابد و دیگر تمام. او به مقصد رسیده است. چون او را در خود دیده است. انشاءالله