گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:ایا دلی چو صبا ذوق صبح‌ها دیده ز دیده مست شدی یا ز ذوق نادیده

❈۱❈
ایا دلی چو صبا ذوق صبح‌ها دیده ز دیده مست شدی یا ز ذوق نادیده
گهی به بحر تحیر گهی به دامن کوه کمر ببسته و در کوه کهربا دیده
❈۲❈
ورای دیده و دل صد دریچه بگشاده برون ز چرخ و زمین رفته صد سما دیده
چو جوششی و بخاری فتاد در دریا ز لذت نظرش رست در قفا دیده
❈۳❈
چو موج موج درآمیخت چشم با دریا عجب عجب که همه بحر گشت یا دیده
به پیش دیده دو عالم چو دانه پیش خروس چنین بود نظر پاک کبریادیده
❈۴❈
نه طالب است و نه مطلوب آن که در توحید صفات طالب و مطلوب را جدا دیده
اله را کی شناسد کسی که رست ز لا ز لا کی رست بگو عاشق بلادیده
❈۵❈
رموز لیس و فی جبتی بدانسته هزار بار من این جبه را قبا دیده
دهان گشاد ضمیر و صلاح دین را گفت تویی حیات من ای دیده خدادیده

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۴۰۶

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

همایون
2018-05-16T21:22:28
صحبت از دو جور دیدن است که اساس عرفان جلال دین است، یکی‌، دیدن عادتی که به دنبال یکنواختی در هستی‌ می‌‌گردد و پدیده‌ها را یک بار شناسائی میکند و همیشه می‌‌خواهد همان جور ببیند که روز گذشته دیده است تا خیال راحت و سواد کارآمد برای خود دست و پا کند، این دیدن را حیوانات هم به طور طبیعی صورت می‌‌دهنددیدن دیگر نو دیدن است اینکه هر روز دیدی نو و بینشی تازه به دست آوری، زیرا زندگی‌ و هستی‌ چون دریائی هر لحظه موج تازه‌ای بر می‌‌انگیزد و چون بهار، نو و تازه می‌‌شود وقتی بهار می‌‌آید هر حیوانی به دنبال میوه و خوراکی ویژه خود می‌‌گردد که در حافظه یا ژن او ثبت شده است، این تنها انسان است که به دنبال مستی و عشق است و در کوه به دنبال کهربا و در دریا به دنبال مروارید و در هستی‌ به دنبال نادیده‌ها و آن چه تا کنون کشف و دیده نشده است می‌‌پوید و جستجو می‌‌کند و از یافتن آن ذوق می‌‌کند و به دنبال یافتن انسان‌های بزرگ می‌‌گردد، پس یکی‌ دیدن مصرفی و رقابت است و یکی‌ دیدن آفرینشی و عشقاین دو جور دیدن یکی‌ اساس مذهب است که نو آور را به عنوان مبدع و کافر به مرگ محکوم می‌‌کند و یکی‌ اساس دین است که به دنبال صلاح و بهبودی و جلال آن است دیدن اول از بیرون است و دویی و جدایی است و دیدن دیگر یکی‌ شدن با هستی‌ است زیرا همراه هستی‌ دگرگونی و نو شدن را تجربه می‌‌کند
محسن جهان
2022-03-19T11:45:19.2611283
تفسیر ابیات ۷ و ۸: برای کسی که در ذات حق ذوب شده و به جز حضرتش چیز دیگری برایش متصور نیست، هیچ جدایی بین صفات خود وخدا نمی‌بیند. در واقع از کثرت جدا شده و به وحدت وجود نائل گردیده است.با اشاره به عبارت "لا اله الا الله"، زمانی الله برای سالک شناسایی می‌شود که به هرآنچه جز اوست "لا" بگوید، و آن شخصی توانائی "لا" گفتن به همه بت‌های این جهانی دارد که عاشق زخم خورده و رنج کشیده در راه رسیدن به معشوق خود باشد.