گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:دامن کشانم می‌کشد در بتکده عیاره‌ای من همچو دامن می‌دوم اندر پی خون خواره‌ای

❈۱❈
دامن کشانم می‌کشد در بتکده عیاره‌ای من همچو دامن می‌دوم اندر پی خون خواره‌ای
یک لحظه هستم می‌کند یک لحظه پستم می‌کند
یک لحظه مستم می‌کند خودکامه‌ای خماره‌ای
چون مهره‌ام در دست او چون ماهیم در شست او بر چاه بابل می‌تنم از غمزه سحاره‌ای
❈۲❈
لاهوت و ناسوت من او هاروت و ماروت من او مرجان و یاقوت من او بر رغم هر بدکاره‌ای
در صورت آب خوشی ماهی چو برج آتشی در سینه دلبر دلی چون مرمری چون خاره‌ای
❈۳❈
اسرار آن گنج جهان با تو بگویم در نهان تو مهلتم ده تا که من با خویش آیم پاره‌ای
روزی ز عکس روی او بردم سبوی تا جوی او دیدم ز عکس نور او در آب جو استاره‌ای
❈۴❈
گفتم که آنچ از آسمان جستم بدیدم در زمین ناگاه فضل ایزدی شد چاره بیچاره‌ای
شکر است در اول صفم شمشیر هندی در کفم در باغ نصرت بشکفم از فر گل رخساره‌ای
آن رفت کز رنج و غمان خم داده بودم چون کمان
بود این تنم چون استخوان در دست هر سگساره‌ای
❈۵❈
خورشید دیدم نیم شب زهره درآمد در طرب در شهر خویش آمد عجب سرگشته‌ای آواره‌ای
اندر خم طغرای کن نو گشت این چرخ کهن عیسی درآمد در سخن بربسته در گهواره‌ای
❈۶❈
در دل نیفتد آتشی در پیش ناید ناخوشی سر برنیارد سرکشی نفسی نماند اماره‌ای
خوش شد جهان عاشقان آمد قران عاشقان وارست جان عاشقان از مکر هر مکاره‌ای
❈۷❈
جان لطیف بانمک بر عرش گردد چون ملک نبود دگر زیر فلک مانند هر سیاره‌ای
مانند موران عقل و جان گشتند در طاس جهان آن رخنه جویان را نهان وا شد در و درساره‌ای
❈۸❈
بی‌خار گردد شاخ گل زیرا که ایمن شد ز ذل زیرا نماندش دشمنی گل چین و گل افشاره‌ای
خاموش خاموش ای زبان همچون زبان سوسنان مانند نرگس چشم شو در باغ کن نظاره‌ای

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۴۳۹

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

امین کیخا
2015-02-20T00:51:46
عیار به معنی جوانمرد و نیکوکار با توجه به آویسه های ( evidences) تاریخی در زمان ساسانیان هم بکار می رفته است پس بهتر است ایار نوشته بشود که همان یار است که الف هم کارکرد تاکیدی دارد در آن . ایار ها کسانی بوده اند که در شهرها به یاری دولت در حل کردن دشواریهای یاری می کرده اند . نمونه ی دیگر از این وات ( حرف ) تاکیدی آ در واژه ی آراستن است خودِ راستن یعنی راست کردن و به قول امروزی ها راست و ریست کردن ! آ که بر سر آن آمده است تنها تاکیدی بر کارواژه ی راستن است . در انگلیسی هم com و con گاهی این چنین است بر سر واژه ها می آیند و معنای واژگان را خیلی جابجا نمی کند .