گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:چه شدی گر تو همچون من شدییی عاشق ای فتا همه روز اندر آن جنون همه شب اندر این بکا

❈۱❈
چه شدی گر تو همچون من شدییی عاشق ای فتا همه روز اندر آن جنون همه شب اندر این بکا
ز دو چشمت خیال او نشدی یک دمی نهان که دو صد نور می‌رسد به دو دیده از آن لقا
❈۲❈
ز رفیقان گسستیی ز جهان دست شستیی که مجرد شدم ز خود که مسلم شدم تو را
چو بر این خلق می‌تنم مثل آب و روغنم ز برونیم متصل به درونه ز هم جدا
❈۳❈
ز هوس‌ها گذشتیی به جنون بسته گشتیی نه جنونی ز خلط و خون که طبیبش دهد دوا
که طبیبان اگر دمی‌بچشندی از این غمی بجهندی ز بند خود بدرندی کتاب‌ها
❈۴❈
هله زین جمله درگذر بطلب معدن شکر که شوی محو آن شکر چو لبن در زلوبیا

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۴۴

تصاویر

کامنت ها

حمیدرضا
2008-10-14T21:43:06
«همچون» در مصرع اول بیت اول با «همچو» جایگزین شد.
شکوه
2013-06-17T12:36:08
معدن شکر یا خروار شکر را تنگ میگفته اند و شرنگ و تنگ به معنی تلخ و شیرین بوده
امین کیخا
2013-06-17T00:40:37
کلماتی که معنی نانیکو دارند و یا زشت هستند گاهی بحث نمی شوند ولی خلط را باید امشب بنویسم یکبار و خودم را راحت کنم انگار باری بر دوش دارم خلط بینی می شود خلم خلط دهان می شود خیو خلط چشم می شود خیم ، البته ژک هم درست است و فعل ان ژفکیدن بوده است .باز پوزش می خواهم
امین کیخا
2013-06-17T00:47:41
تجرد یعنی تنها شدن رونده که همان سالک است ، ولی فرد فارسی است به عربی رفته است .سالک می شود رونده و وارون ان باشنده است و ان کسی است که در یک خانه از رفتار وامانده است گمان میکنم در کتاب نائبین شیخ ژنده پیل این دو را با هم دیده ام
رضا
2017-03-08T14:42:38
در زبان فارسی دری هم اینک نیز ساکنین یک محل را باشندگان آن محل می نامند.