مولانا:از برای صلاح مجنون را بازخوان ای حکیم افسون را
❈۱❈
از برای صلاح مجنون را
بازخوان ای حکیم افسون را
از برای علاج بیخبری
درج کن در نبیذ افیون را
❈۲❈
چون نداری خلاص بیچون شو
تا ببینی جمال بیچون را
دل پرخون ببین تو ای ساقی
درده آن جام لعل چون خون را
❈۳❈
زانک عقل از برای مادونی
سجده آرد ز حرص هر دون را
باده خواران به نیم جو نخرند
این دو قرص درست گردون را
❈۴❈
نخوت عشق را ز مجنون پرس
تا که در سر چهاست مجنون را
گمرهیهای عشق بردرد
صد هزاران طریق و قانون را
❈۵❈
ای صبا تو برو بگو از من
از کرم بحر در مکنون را
گر چه از خشم گفتهای نکنم
روح بخش این حماء مسنون را
❈۶❈
شمس تبریز موسی عهدی
در فراقت مدارهارون را
کامنت ها