گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:کعبه طواف می‌کند بر سر کوی یک بتی این چه بتی است ای خدا این چه بلا و آفتی

❈۱❈
کعبه طواف می‌کند بر سر کوی یک بتی این چه بتی است ای خدا این چه بلا و آفتی
ماه درست پیش او قرص شکسته بسته‌ای بر شکرش نبات‌ها چون مگسی است زحمتی
❈۲❈
جمله ملوک راه دین جمله ملایک امین سجده کنان که ای صنم بهر خدای رحمتی
اهل هزار بحر و کف گوهر عشق را صدف زان سوی عزت و شرف سخت بلندهمتی
❈۳❈
او است بهشت و حور خود شادی و عیش و سور خود در غلبات نور خود آه عظیم آیتی
بشنو این خطاب را ساخته شو جواب را ذره مر آفتاب را گشت حریف و بابتی
❈۴❈
ای تبریز محرمت شمس هزار مکرمت گشته سخن سبوصفت بر یم بی‌نهایتی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۴۶۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

ناشناس
2015-05-25T12:56:50
کعبه طواف مکند برسر کوی یک بتی این بت کیست
مینا مینوی
2017-05-23T15:38:34
ناشناس عزیزبت همان شمس تبریز است ، و مولانا در وصف او غلوّ کرده .بیت آخر اشاره به او دارد :ای تبریز محرمت شمس هزار مکرمتگشته سخن سبوصفت بر یم بی‌نهایتی
برگ بی برگی
2018-06-21T18:00:41
جمله ملوک راه دین جمله ملایک امین سجده کنان که ای صنم بهر خدای رحمتیبنظر میرسد مراد از بت یا صنم انسان است که از جماد به گیاه و سپس به حیوان و در نهایت انسان تبدیل گشته و مکمل و امتداد رحمت خداوند است و به همین دلیل جمله آنها با ملایک مکلف به سجده در برابر این صنم گردیدند و کعبه که رمز زندگی و بینهایت خداوند است بر سر کوی این بت دلبری میکند تا این صنم دگر باره به بینهایت خداوند زنده شده و به اصل خود زنده گردد زیرا که مولانا جدایی انسان ، خداوند و زندگی را خطا دانسته در غزلی و جایی دیگر میگوید گر صورت بی صورت معشوق ببینید /هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شماییدو باز به همین غزل باز میگردیم که میگوید :اهل هزار بحر و کف ، گوهر عشق را صدف زان سوی عزت و شرف سخت بلند همتی و البته که این بت دربحر و کف بسیاری شناور است که بحر کنایه از زندگی و بینهایت خداوند و کف نشانه هم هویت شدگی ها و بندهای این جهان است که بایستی با همت بلند و سعی و ممارست خود را از این صدف سخت برهاند نا به عشق و عزت و شرف خود باز گشته و ادامه بینهایت زندگی یا خداوند شود و این امتداد است که از نظر عرفا هرگز سکون نداشته و دارای پیوستگی ابدی میباشد .با برنامه گنج حضور آقای پرویز شهبازی مفاهیم آثار مولانا را بهتر دریافت میکنیمموفق و در پناه حق باشید