گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:صبح چو آفتاب زد رایت روشناییی لعل و عقیق می‌کند در دل کان گداییی

❈۱❈
صبح چو آفتاب زد رایت روشناییی لعل و عقیق می‌کند در دل کان گداییی
گر ز فلک نهان بود در ظلمات کان بود گوهر سنگ را بود با فلک آشناییی
❈۲❈
نور ز شرق می‌زند کوه شکاف می‌کند در دل سنگ می‌نهد شعشعه عطاییی
در پی هر منوری هست یقین منوری در پی هر زمینیی مرتقب سماییی
❈۳❈
صورت بت نمی‌شود بی‌دل و دست آزری آزر بتگری کجا باشد بی‌خداییی
گفت پیمبر به حق کآدمی است کان زر فرق میان کان و کان هست به زرنماییی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۴۹۷

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها