گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:گرم سیم و درم بودی مرا مونس چه کم بودی وگر یارم فقیرستی ز زر فارغ چه غم بودی

❈۱❈
گرم سیم و درم بودی مرا مونس چه کم بودی وگر یارم فقیرستی ز زر فارغ چه غم بودی
خدایا حرمت مردان ز دنیا فارغش گردان از آن گر فارغستی او ز پیش من چه کم بودی
❈۲❈
نگارا گر مرا خواهی وگر همدرد و همراهی مکن آه و مخور حسرت که بختم محتشم بودی
بتا زیبا و نیکویی رها کن این گدارویی اگر چشم تو سیرستی فلک ما را حشم بودی
❈۳❈
ز طمع آدمی باشد که خویش از وی چو بیگانه است وگر او بی‌طمع بودی همه کس خال و عم بودی
بیا چون ما شو ای مه رو نه نعمت جو نه دولت جو
گر ابلیس این چنین بودی شه و صاحب علم بودی
از ابلیسی جدا بودی سقط او را ثنا بودی جفا او را وفا بودی سقم او را کرم بودی
❈۴❈
زهی اقبال درویشی زهی اسرار بی‌خویشی اگر دانستیی پیشت همه هستی عدم بودی
جهانی هیچ و ما هیچان خیال و خواب ما پیچان وگر خفته بدانستی که در خوابم چه غم بودی
❈۵❈
خیالی بیند این خفته در اندیشه فرورفته وگر زین خواب آشفته بجستی در نعم بودی
یکی زندان غم دیده یکی باغ ارم دیده وگر بیدار گشتی او نه زندان نی ارم بودی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۵۰۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

امیر عشق
2018-04-09T14:12:19
سلام.. راجب سه بیت انتهایی این غزل باید بگم که منو دیونه میکنه .. بسیار عجیبه و منو در لحظه بیدار میکنه... عشقی جلال الدین.. ای نی خوش صدا