گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:چو سرمست منی ای جان ز خیر و شر چه اندیشی براق عشق جان داری ز مرگ خر چه اندیشی

❈۱❈
چو سرمست منی ای جان ز خیر و شر چه اندیشی براق عشق جان داری ز مرگ خر چه اندیشی
چو من با تو چنین گرمم چه آه سرد می‌آری چو بر بام فلک رفتی ز بحر و بر چه اندیشی
❈۲❈
خوش آوازی من دیدی دواسازی من دیدی رسن بازی من دیدی از این چنبر چه اندیشی
بر این صورت چه می‌چفسی ز بی‌معنی چه می‌ترسی
چو گوهر در بغل داری ز بدگوهر چه اندیشی
تویی گوهر ز دست تو که بجهد یا ز شست تو همه مصرند مست تو ز کور و کر چه اندیشی
❈۳❈
چو با دل یار غاری تو چراغ چار یاری تو فقیر ذوالفقاری تو از آن خنجر چه اندیشی
چو مد و جر خود دیدی چو بال و پر خود دیدی چو کر و فر خود دیدی ز هر بی‌فر چه اندیشی
❈۴❈
بیا ای خاصه جانان پناه جان مهمانان تویی سلطان سلطانان ز بوالفنجر چه اندیشی
خمش کن همچو ماهی شو در این دریای خوش دررو چو در قعر چنین آبی از آن آذر چه اندیشی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۵۰۳

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها