گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:به باغ و چشمه حیوان چرا این چشم نگشایی چرا بیگانه‌ای از ما چو تو در اصل از مایی

❈۱❈
به باغ و چشمه حیوان چرا این چشم نگشایی چرا بیگانه‌ای از ما چو تو در اصل از مایی
تو طوطی زاده‌ای جانم مکن ناز و مرنجانم ز اصل آورده‌ای دانم تو قانون شکرخایی
❈۲❈
بیا در خانه خویش آ مترس از عکس خود پیش آ بهل طبع کژاندیشی که او یاوه‌ست و هرجایی
بیا ای شاه یغمایی مرو هر جا که ما رایی اگر بر دیگران تلخی به نزد ما چو حلوایی
❈۳❈
نباشد عیب در نوری کز او غافل بود کوری نباشد عیب حلوا را به طعن شخص صفرایی
برآر از خاک جانی را ببین جان آسمانی را
کز آن گردان شده‌ست ای جان مه و این چرخ خضرایی
قدم بر نردبانی نه دو چشم اندر عیانی نه بدن را در زیانی نه که تا جان را بیفزایی
❈۴❈
درختی بین بسی بابر نه خشکش بینی و نی تر به سایه آن درخت اندر بخسپی و بیاسایی
یکی چشمه عجب بینی که نزدیکش چو بنشینی شوی همرنگ او در حین به لطف و ذوق و زیبایی
❈۵❈
ندانی خویش را از وی شوی هم شیء و هم لاشی نماند کو نماند کی نماند رنگ و سیمایی
چو با چشمه درآمیزی نماید شمس تبریزی درون آب همچون مه ز بهر عالم آرایی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۵۱۱

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

همایون
2019-04-03T11:42:04
از غزل‌های کلیدی درک حال جلال دین و شناخت او از انسان، به چشمه رسیدن هم همان صاف شدن است و همه جا صاف شدن با شکر خایی که کنایه از سخن شیرین است همراه می‌‌آید، انسان صاف می‌‌تواند شمس را هم ببیند و هر انسان دیگر را نیز می‌‌بیند چون اصل همه یکی‌ است و تفاوت‌ها بیرونی ا‌ند و اصل نیستند و مانند عکس‌های ما ا‌ند نه اصل ما، این را در داستان رومی‌ها و چینی‌‌ها هم نیز بازگو می‌‌کند، زیبائی بیرونی محدود و ثابت است ولی انسان در صافی خود و در زلالی و پاکی خود است که به جان و زیبائی و شیرینی‌ خود همواره می‌‌افزاید
نادر..
2017-09-22T09:17:09
بیا در خانه خویش آ، مترس از عکس خود پیش آ...