گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:نذر کند یار که امشب تو را خواب نباشد ز طمع برتر آ

❈۱❈
نذر کند یار که امشب تو را خواب نباشد ز طمع برتر آ
حفظ دماغ آن مدمغ بود چونک سهر باید یار مرا
❈۲❈
هست دماغ تو چو زیت چراغ هست چراغ تن ما بی‌وفا
گر دبه پر زیت بود سود نیست صبح شود گشت چراغت فنا
❈۳❈
دعوت خورشید به از زیت تو چند چراغ ارزد آن یک صلا
چشم خوشش را ابدا خواب نیست مست کند چشم همه خلق را
❈۴❈
جمله بخسپند و تبسم کند چشم خوشش بر خلل چشم‌ها
پس لمن الملک برآید به چرخ کو ملکان خوش زرین قبا
❈۵❈
کو امرا کو وزرا کو مهان بهر بلادالله حافظ کجا
اهل علم چون شد و اهل قلم دیو نیابی تو به دیوان سرا
❈۶❈
خانه و تنشان شده تاریک و تنگ چونک ببردیم یکی دم ضیا
گرد که بادش برود چون شود افتد بر خاک سیه بی‌نوا
❈۷❈
چون بجهند از حجب خواب خویش بازبمالند سبال جفا
اه چه فراموش گرند این گروه دانششان هیچ ندارد بقا
❈۸❈
زود فراموش شود سوز شمع بر دل پروانه ز جهل و عما
بازبیاید به پر نیم سوز بازبسوزد چو دل ناسزا
❈۹❈
نذر تو کن حکم تو کن حاکمی بر شب و بر روز و سحر ای خدا

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۵۲

تصاویر

کامنت ها

Reza Sadeghi
2011-01-16T16:34:48
khasteh nabashid mikhastam beporsam ke dar byte 4پرزیت dorost ast ya پر زیت ?---پاسخ: با تشکر، به صورت جدا تصحیح شد.