گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:اگر گل‌های رخسارش از آن گلشن بخندیدی بهار جان شدی تازه نهال تن بخندیدی

❈۱❈
اگر گل‌های رخسارش از آن گلشن بخندیدی بهار جان شدی تازه نهال تن بخندیدی
وگر آن جان جان جان به تن‌ها روی بنمودی تنم از لطف جان گشتی و جان من بخندیدی
❈۲❈
ور آن نور دو صد فردوس گفتی هی قنق گلدم شدی این خانه فردوسی چو گل مسکن بخندیدی
وگر آن ناطق کلی زبان نطق بگشادی تن مرده شدی گویا دل الکن بخندیدی
❈۳❈
گر آن معشوق معشوقان بدیدستی به مکر و فن روان‌ها ذوفنون گشتی و هر یک فن بخندیدی
دریدی پرده‌ها از عشق و آشوبی درافتادی شدندی فاش مستوران گر او معلن بخندیدی
❈۴❈
گر آن سلطان خوبی از گریبان سر برآوردی همه دراعه‌های حسن تا دامن بخندیدی
ور آن ماه دو صد گردون به ناگه خرمنی کردی طرب چون خوشه‌ها کردی و چون خرمن بخندیدی
❈۵❈
ور او یک لطف بنمودی گشادی چشم جان‌ها را خشونت‌ها گرفتی لطف و هر اخشن بخندیدی
شهنشاه شهنشاهان و قانان چون عطا دادی به مسکینی شدی او گنج و بر مخزن بخندیدی
❈۶❈
از آن می‌های لعل او ز پرده غیب رو دادی حسن مستک شدی بی‌می و بر احسن بخندیدی
ور آن لعل لبان او گهرها دادی از حکمت شدی مرمر مثال لعل و بر معدن بخندیدی
❈۷❈
ور آن قهار عاشق کش به مهر آمیزشی کردی که خارا بدادی شیر و تا آهن بخندیدی
وگر زالی از آن رستم بیابیدی نظر یک دم به حق بر رستم دستان صف اشکن بخندیدی
❈۸❈
در آن روزی که آن شیر وغا مردی کند پیدا نه بر شیران مست آن روز مرد و زن بخندیدی
پیاپی ساقی دولت روان کردی می خلت که تا ساغر شدی سرمست وز می دن بخندیدی
❈۹❈
هر آن جانی که دست شمس تبریزی ببوسیدی حیاتش جاودان گشتی و بر مردن بخندیدی
بدیدی زود امن او ز مردی جنگ می‌جستی کراهت داشتی بر امن و بر مؤمن بخندیدی

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۵۲۵

صوتی یافت نشد!

تصاویر

کامنت ها

بهرام نامدار علی‌آبادی
2020-12-26T22:52:56
سلام ، در بیت 11 :از آن می‌های لعل او ز پرده غیب رو دادیدر اول مصرع اگر بجای " از " ، " ار " باشد ، مصرع و بیت معنی درست‌تری پیدا می‌کند ،اگر به بیت‌های قبلی از اولین بیت توجه کنیم ، بخوبی درمی‌یابیم که در بیت 11 مصرع اول ، " ار " صحیح است و " از " نادرست می‌باشد . با این توضیح :شاعر از بدو آغاز غزل یعنی مَطلع را با " اگر " شروع می‌کند و در بیت بعدی با " وگر " بیت را شروع می‌کند و همینطور بیت سوم با " ور " شروع می‌کند و بیت چهارم را با " وگر " و بیت پنجم را با " گر " و بیت هفتم را نیز با " گر " شروع می‌کند ، بیت هشتم را با " ور " و نهم را نیز با " ور " می‌آغازد ، ترتیب شعر خودبخود به ما می‌فهمانَد که " از " نه تنها در بیت 11 جایگاهی ندارد بلکه کل غزل را از شکل و قواره می‌اندازد .و منظور شاعر این است :اگر آن می‌های لعل او از پرده‌ی غیب ظاهر بشوند و رو نشان دهندبا تشکرامیدوارم مسئولین تاریخ ما توجه ویژه مبذول دارند