مولانا:چند نهان داری آن خنده را آن مه تابنده فرخنده را
❈۱❈
چند نهان داری آن خنده را
آن مه تابنده فرخنده را
بنده کند روی تو صد شاه را
شاه کند خنده تو بنده را
❈۲❈
خنده بیاموز گل سرخ را
جلوه کن آن دولت پاینده را
بسته بدانست در آسمان
تا بکشد چون تو گشاینده را
❈۳❈
دیده قطار شترهای مست
منتظرانند کشاننده را
زلف برافشان و در آن حلقه کش
حلق دو صد حلقه رباینده را
❈۴❈
روز وصالست و صنم حاضرست
هیچ مپا مدت آینده را
عاشق زخمست دف سخت رو
میل لبست آن نی نالنده را
❈۵❈
بر رخ دف چند طپانچه بزن
دم ده آن نای سگالنده را
ور به طمع ناله برآرد رباب
خوش بگشا آن کف بخشنده را
❈۶❈
عیب مکن گر غزل ابتر بماند
نیست وفا خاطر پرنده را
کامنت ها