گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:کی افسون خواند در گوشت که ابرو پرگره داری نگفتم با کسی منشین که باشد از طرب عاری

❈۱❈
کی افسون خواند در گوشت که ابرو پرگره داری نگفتم با کسی منشین که باشد از طرب عاری
یکی پرزهر افسونی فروخواند به گوش تو ز صحن سینه پرغم دهد پیغام بیماری
❈۲❈
چو دیدی آن ترش رو را مخلل کرده ابرو را از او بگریز و بشناسش چرا موقوف گفتاری
چه حاجت آب دریا را چشش چون رنگ او دیدی که پرزهرت کند آبش اگر چه نوش منقاری
❈۳❈
لطیفان و ظریفانی که بودستند در عالم رمیده و بدگمان بودند همچون کبک کهساری
گر استفراغ می‌خواهی از آن طزغوی گندیده مفرح بدهمت لیکن مکن دیگر وحل خواری
❈۴❈
الا یا صاحب الدار ادر کأسا من النار فدفینی و صفینی و صفو عینک الجاری
فطفینا و عزینا فان عدنا فجازینا فانا مسنا ضر فلا ترضی باضراری
❈۵❈
ادر کأسا عهدناه فانا ما جحدناه فعندی منه آثار و انی مدرک ثاری
ادر کأسا باجفانی فدا روحی و ریحانی و انت المحشر الثانی فاحیینا بمدرار
❈۶❈
فاوقد لی مصابیحی و ناولنی مفاتیحی و غیرنی و سیرنی بجود کفک الساری
چو نامت پارسی گویم کند تازی مرا لابه چو تازی وصف تو گویم برآرد پارسی زاری
❈۷❈
بگه امروز زنجیری دگر در گردنم کردی زهی طوق و زهی منصب که هست آن سلسله داری
چو زنجیری نهی بر سگ شود شاه همه شیران چو زنگی را دهی رنگی شود رومی و روم آری
❈۸❈
الا یا صاحب الکاس و یا من قلبه قاسی اتبلینی بافلاسی و تعلینی باکثاری
لسان العرب و الترک هما فی کاسک المر فناول قهوه تغنی من اعساری و ایساری
❈۹❈
مگر شاه عرب را من بدیدم دوش خواب اندر چه جای خواب می‌بینم جمالش را به بیداری

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۵۳۲

تصاویر

کامنت ها

امین افشار
2016-10-28T17:39:53
درودبرگردان ابیات عربی غزل:بیت 7 تا 11:اَلا یا صاحِبَ اَلْدّارِ، اَدِرْ کَأساً مِنَ الْنّارفَدَفِّینی وَ صَفِّینی وَ صَفْوُ عَیْنِکَ الْجارِیای صاحب خانه، جامی از آتش بگردان،به تمامی مست و خرابم گردان و آن اشک پالوده خود را جاری.فَطَفِّینا وَ عَزِّینا، فَاِنْ عُدْنا فَجَازِینافَأِنّا مَسَّنا ضُرٌّ، فَلا تَرْضی' بِأِضْرارِیحالمان نیکو گردان و عزیزمان بدار، چون خواستیم بازگردیم مجازاتمان کن.همانا بس زیان کردیم، پس (بیش ازین) زیان کردنمان را روا مدار .اَدِرْ کَأساً عَهِدْنَاهُ، فَاِنّا ما' جَحَدْناهُفَعِنْدِی مِنْهُ آثارٌ، وَ اِنِّی مُدْرِکُ ثارِیآن جام که می شناسیمش به گردش آر، ما آن را انکار نمی کنیم،هنوز نشانه های آن نزدم هست، من کوتاهیم را جبران خواهم کرد.اَدِرْ کَأساً بِأَجْفانِی فَدا رَوحِی وَ رَیْحَانِیِوَ اَنْتَ الْمَحْشَرُ الْثّانِی فَاَحْیَیْنا بِمِدْرارجام را بر پلک چشمانم به گردش آور، جان و تنم فدا باد.تو رستاخیر دومی، پس به ابر پربار کرمت زنده مان گردان.فَأَوقِدْ لِی مَصابِیحی وَ ناوِلْنِی مَفاتِیحیوَ غَیِّرْنی وَ سَیِّرْنی بِجُودِ کَفِّکَ الْسّارِیچراغ هایم بیافروز و کلیدهایم به دست ده.دگرگونم گردان و با دست بخشنده ات به پروازم در آر.ابیات 15 و 16:اَلا یَا صاحِبَ الْکَاسِ وَ یَا مَنْ قَلْبُهُ قَاسیاَتُبْلِینی بِأِفْلاسِی وَ تُعْلِینی بِأِکْثَاری؟ای صاحب پیمانه، وی دلی سخت دارنده،(آیا) به تنگدستی ام کشانی و با عطای بسیارت شهره آفاقم (زنده به عشق) گردانی؟لِسانُ الْعُرْبِ وَ الْتُّرکِ هُما فِی کَاسِکَ الْمُزکِفَناوِلْ قَهْوَةً تُغْنِی عَنْ اِعْساری وَ اِیسارِیزبان عربی و ترکی هر دو در پیمانه پالایشگر توست،شرابی بنوشان که از تنگی و فراخی بی نیاز گرداند.بدرود
امین افشار
2016-10-28T17:46:23
درودتوجه بدارید کسره در اخر نبم مصرع ها "ی" خوانده می شود. مثلن نیم مصرع اول بیت 11 این گونه خوانده می شود:الا یا صاحب الداری ادر کاسا من الناریبدرود
بهروز
2017-03-31T23:02:41
پیوند به وبگاه بیرونی