گنجینه تاریخ ما

شعر پارسی یا شعر کلاسیک فارسی به شکل امروزی آن بیش از هزار سال قدمت دارد. شعر فارسی بر پایه عروض است و عمداً در قالب های مثنوی، قصیده و غزل س روده شده است. در گنج تاریخ ما به اشعار شاعران نامی ایران زمین به رایگان دسترسی خواهید داشت. همچنین به مرور زمان امکانات مناسبی به این مجموعه اضافه خواهد شد.

مولانا:خیز صبوحی کن و درده صلا خیز که صبح آمد و وقت دعا

❈۱❈
خیز صبوحی کن و درده صلا خیز که صبح آمد و وقت دعا
کوزه پر از می کن و در کاسه ریز خیز مزن خنبک و خم برگشا
❈۲❈
دور بگردان و مرا ده نخست جان مرا تازه کن ای جان فزا
خیز که از هر طرفی بانگ چنگ در فلک انداخت ندا و صدا
❈۳❈
تنتن تنتن شنو و تن مزن وقت تو خوش ای قمر خوش لقا
در سرم افکن می و پابند کن تا نروم بیهده از جا به جا
❈۴❈
زان کف دریاصفت درنثار آب درانداز چو کشتی مرا
پاره چوبی بدم و از کفت گشته‌ام ای موسی جان اژدها
❈۵❈
عازر وقتم به دمت ای مسیح حشر شدم از تک گور فنا
یا چو درختم که به امر رسول بیخ کشان آمدم اندر فلا
❈۶❈
هم تو بده هم تو بگو زین سپس ای دهن و کف تو گنج بقا
خسرو تبریز تویی شمس دین سرور شاهان جهان علا

فایل صوتی دیوان شمس غزل شمارهٔ ۲۵۵

تصاویر

کامنت ها

سعید رمضانی
2015-11-24T11:02:36
بیت هایی از این غزل توسط آقای علیرضا افتخاری در ترانه وقت دعا از آلبوم گرفتار به زیبایی خوانده شده است.
هنگامه حیدری
2015-01-20T16:37:06
در بیت دهم می فرماید:یا چو درختم که به امر رسولبیخ کشان آمدم اندر فلاتلمیح به داستان تنه درختی است که مدتها نشیمن گاه پیامبر بود در مسجد و بعد از ساخته شدن منبر چون پیامبر قصد نشستن بر منبر فرمود درخت گریستن آغاز کرد و به ستون حنانه (گرینده) معروف شد که پیامبر دستور فرمود به جهت عزت و احترام به این درخت آن را مانند آدمی تشییع و تدفین نمایند. در مسجد حضرت رسول در مدینه النبی مقامی به نام ستون حنانه هم اکنون وجود دارد.